شب های جاودان

شب های جاودان

نبودی تا ببینی که چه ساده باغ دل پژمرد ک با هر نبض این ساعت دلم با خاطراتت مرد تو این سرما بازم بارون

شب‌های جاودان

(۱) پژمردنِ دل در غیاب عشق

نبودی تا، ببینی که

چِ ساده باغِ دل پژمرد

که با هر نبضِ این ساعت

دلم با خاطراتت مُرد.

تو این سرما، بازم بارون

دره خونم رو میکوبه

نمیدونه ، دلم بی تو

تو این تنهایی آشوبه

میون درد و تشویشم

تو رویای تو گم میشم

دلم غمگینه و خونِ

میون کوهِ آتیشم

کجا رفتی که از حالت

فقط بارون خبر داره؟

دیگه تو باغ دلتنگیم

کسی سوسن نمیکاره

دوباره چک‌چکِ بارون

دوباره گریه‌ی بی‌صوت

دوباره پیکرم بیجون

همه دنیام شده تابوت

دلم تو سردیِ این شب

می‌لرزه مثلِ شمعی زار

که کاش خاموش بشم تا صبح

نمونم تا طلوع بیدار

ولی دیگه چشام خشکِ

دیگه اشکی نمی‌ریزه

تموم کاسه صبرم

بازم از غصه لبریزه

دیگه از گریه خالی‌ام

دیگه از درد بی‌حسم

تمومم کن، همین امشب

یه مرده‌م، آخر قصه ام

نه با بارون دلم تر شد

نه این شب بغضمو وا کرد

نه این عکسی که جا مونده

رفتن تو رو حاشا کرد

یه روزی من، یه روزی تو،

تو این دنیا نمی‌مونیم

فقط یک عکس روی دیوار

دیگه آواز نمیخونیم

هنوز این آسمون خونه

هنوز عطرِ تو پا برجاست

میون گریه‌ی ابرا

یه حسِ آشنا پیداست.

منم انگار تو این شب‌ها

دیگه مهتاب گم‌ کردم

از اون شبی ک تو رفتی

یه کولی و یه ولگردم

یه شب, بارون که آروم شد

, یه نوری از دلِ شب ریخت

تو اون لحظه که غم خوابید

, تو چشمِ آسمون, مِه ریخت.

همون ماهی که جا مونده,

تو بغضِ کهکشون برگشت

, همون مهتابِ سرگردون,

به آغوشِ زمون برگشت.

شکست از هم شبِ خاموش

طلسمِ خستگی وا شد

دلِ تاریکِ این دنیا

یه آیینه‌ یه رویا شد.

ستاره‌ها کنارِ ماه

راه عشق و نشون میداد

تو هر شب, عشقِ ما انگار

یه دنیا رو تکون میداد

یه روز این باد،یه روز بارون

یه آوازِ دگر داره

یکی با عشقِ ما شاید

یه رویا زیر سر داره

اگه عطرت هنوز اینجاست

اگه اشکت هنوز نوره

منم چشم انتظاره تو

اگر چ راهمون دوره

https://www.academytaraneh.com/117987کپی شد!
238
۶

  • vahidnouritaft سلام رفیق☃️ به من با عنوان مبتدی شعرت چسبید و بیشتر یک سوم اول یا نیمه ی اول کارت👏 و اگه قول بدی مثل حامدجان دعوام نکنی شاید بلند بودن کار رو نمی پسندیدم 🌹 ولی ی صدای خوب میچسبه بهش
  • عليرضا عباسي سلام آقای حاجی نتاج من هم با بیشتر حرفای آقای تقی خواه موافقم / دوجا قافیه مشکل داره /بی صوت قافیه ی کمی داره اما تابوت با کلمه هایی مثل سکوت،سوت،باروت همقافیه ست/شب با تب ،لب /درمورد اطناب هم شما میتونستی با ترجیع بند کاررو کوتاه تر کنی ترانه هایی که اطناب داره اکثرا روایی هستند و ترانه سرا برای اینکه بتونه داستان رو پیش ببره مجبوره که کار رو طولانی کنه /ترانه های پر اطناب دو مشکل داره یکی اینکه خواننده کمتر این کارها رو میخونه و دوم مخاطب کمی داره /چن جا هم وزن کار رعایت نشده /از اون شبی که تو رفتی/یه قسمتهای از کار هم ارتباط عمودی افقی رو رعایت نکردی /در کل کار به یه ویرایش نیاز داره / ما اومدیم اینجا تا از هم یاد بگیریم /منتظر کارای بعدی شما هستم بهترین هارو برات آرزو دارم...
    • محمد حاجي نتاج سپاس از شما وقت گذاشتید و بنده حقیر رو لایق قرار دادین ممنونم از نظر سازندتون بنده با صحبت های جناب تقی خواه مخالفت ندارم و برای بهتر شدن و یاد گیری بسیار مشتاقم و به همین دلیل اینجا قرار میدیم ک از نگاه افراد با سواد به ترانه مانند بسیاری از هنرمندان در این مکان مانند جناب تقی خواه استفاده کنیم بسیار زیبا تر هست ک با نقد هامون بسازیم و در مرحله اول زیبایی هارو برای فردی ک برای شما متنی رو گذاشته بهش بگید تا پرورش بده و بعد با راهنمایی های درست راه رو نشون بدید لحن بیان نوع ارتباط هم بسیار مهمه و این مسئله ای هست ک سالها در اینجا بجای ساختن بیشتر با پتک تخریب به سراغ افراد کوچکتری چون بنده آمدن بسیار افراد با استعدادی بودن ک به دلیل همین مسائل آکادمی رو ترک کردن و همچنان تخریب ادامه داره در گروه تلگرام هم انگار بیشتر خوانده میشه که آویزی پیدا کنیم که تخریب کنیم آموزش و پرورشی نیست . هنوز چهار چوبی برای نقد تعیین نشده نظر جناب تقی خواه کاملا درست بوده ولی نوع بیانشون خیر
  • حامد تقی خواه سلام بی صوت و تابوت قافیه نیستن ، شب ریخت و مه ریخت هم همینطور ، یجا ها هم قافیه به تنگ آمده لود مث کهکشون و زمون /// دو گانگی هم زیاد داشت : دگر ، پابرجاست ، زار ولی بیشترین چیزی ک آزارم داد اطناب کار بود ، واقعا نیاز به این تعداد ابیات نبود، در کل متشکرم‌از به اشتراک گذادی کار خوبتون ، جدای مواردی ک گفتم و چند تا هم خروج وزنی .... در کل کار خوبی بود
    • محمد حاجي نتاج ممنون که وقت گذاشتی و خوندی، اما یه نقد خوب مثل یه آینه‌ست، نه یه تیشه! وقتی می‌گی شعر طولانیه، باید بگی کجاش اضافه‌ست. وقتی می‌گی قافیه‌ها مشکل دارن، باید بگی چی جاش بشینه بهتره. وقتی از دوگانگی حرف می‌زنی، باید بگی کجا توی تصویرسازی به هم ریخته. نقد وقتی ارزش داره که راه نشون بده، نه اینکه فقط دیوار بسازه. می‌دونی، کلمه‌ها یا می‌تونن بال بدن، یا می‌تونن زخمی کنن. کاش وقتی نقد می‌کنی، دنبال پرواز دادن باشی، نه بریدن. من از نقدی که بسازه، استقبال می‌کنم، اما نقدی که فقط بخواد خراب کنه، بیشتر از هر ایرادی که گفتی، خودش نقص داره. دفعه بعد که خواستی نظر بدی، یه چراغم باهاش بیار که روشنگر باشه، نه که فقط خاموشی بیاره.
      • حامد تقی خواه مسلما دفعه بعدی درکار نخواهد بود و از این فقدان من کسی جز شما ضرر نمیکنه شما هنوز تفاوت نقد و کارگاه رو نمیدونی مواردی ک شما گفتی برای کارگاه هست دوست به ظاهر محترم من ! شک نکن دیگه انگشت من روی کارهای شما کلیک نخواهد کرد پس با پاسخ قلم فرسایی نکن وظیفه ی پیداکردن راهکار و رفع خطا با خود شماست نه سایرین هنر مند !!!!