رد پا
رد پا
رد پا
خواستم تو دل کوچیکه تو با همه کس ،فرق کنم
با حرف رمانتیک و قشنگ، دل تو رو، غرق کنم
بزارم یه ردی از خودم ، جا پامو محکم بکنم
واسه به دست آوردنت ،یه قصه سرهم بکنم
ولی رد پای تو ،بد جوری جا موند، تو دلم
داستان دست من رو شده، شد، ورد دلم
شبا ، بیخوابی و ترانه و گوشی و انگشت
مینویسم بدون کاغذ و خودکار ،تویه مشت
وقتی که شب ،خوابی ،جهان خاموش میشه
صبح، کلید چشم دنیا ، با نگات، روشن میشه
دل من ،هر لحظه میشه واسه چشمای تو ،تنگ
میدونم آخر سر دعوا میشه و سر تو ،جنگ
من چیکار دارم به کار این دنیای رنگی
دستامو بگیر، بکن رهام، از این دو رنگی