زندگی مون شگفت انگیزه !
زندگی مون به چن تا نخ بنده
مثل دنیای خیمه شب بازی
من تو آتیش ، زنده می سوزم
تو رو مرداب خونه می سازی !
لای انگشت غم یه سیگارم
خیس کبریت و بغض آتیشی
مثل دریاچه ی ارومیه
بعد مردن یه قهرمان میشی !
مار و پله اس تموم دنیامون
که به آخر نمی رسیم اصلن
نیش خوردن به دست معشوقه اس
شیش و هشتی بدون رقصیدن …
فکرهایی مچاله تو سطلم
زخمی درد مزمن هاری
توی ذهنم ترانه یخ بسته
تف به لبخند تلخ اجباری .
گربه هم شد دوباره آبستن !
( نسل ما : انقراض گودزیلاس )
نبش قبر و حراج داوینچی
ثبت یک گریه از مونالیزاس !!
ثبت غم با سند برابر شد
خنده ها رو به گریه افتادیم
توی جنجال قرمز و آبی
پرچم صلح و دست شب دادیم !
جیره بندی شعله ی فانوس
خون من توی شیشه می ریزه !
مثل شارژ جدید ایرانسل
زندگی مون شگفت انگیزه …
یا مقلّب ، قلوب والتکرار …
سین هشتم یه استکان ” سم “بود !
پشت تصویر گنگ شطرنجی
عکس لو رفته ی جهنم بود …
نسل بی ریشه ایم و گل کردیم
بحث داغ سکوت اخباریم
مثل فواره های یخ بسته
دکترای تقلبی داریم !
دغدغه :علم بوده و ثروت
عشق ، املای زنگ آخر بود
خسته از ذکر روز هف شنبه
زندگی مون تهوع آور بود !!