ممنون
برای خاطر من شعر می شَوی ممنون
نوشته ام به دو چشم تو مثنَوی ممنون
تو صادقانه ترین سوژه ی غزل هستی
که دل رُبوده ای از شعر مُنزَوی ممنون
بدون روسری میخواهیَم عجب آقا
صدآفرین به تو و رسم پهلوی ممنون !
اسیر فتنه ی چشمان سبز تو هستم
به رسم قافیه از هر چه موسوی ممنون !
به بوسه ای که مرا زنده می کنی سوگند
برای خاطر لب های عیسَوی ممنون
نماز حاجت من !رفع غصه هایم شو
برای دادن این حس معنَوی ممنون
بیا و چهره ی پاییز را بهاری کن
از این که می کنی از عشق پیرَوی ممنون
#زهره_پوربابکان
برگرد
چه بگویم زِ روانم بخدا خسته شدم درد افتاده به جانم بخدا خسته شدم به دلم نیست گدایی کنم از دولت خویش بده یک راه نشانم بخدا خسته شدم
به خود می گیرد!!
۳ دوبیتی…