رقص ستاره ها
 باید اتاقمون
دلباز تر بشه
پیراهنم که هست
جا تنگه واسِ تو
انقدر داغم از
عشقی که بین ماس
آتیش می گیره از
جسمم لباس تو
دنیای من پُره
از اتّفاق تو
دنیای تو پُره
از اتّفاق من
امشب تلاقی
رقص ستاره هاس
با چشمای تو و
سقف اتاق من 
تنها ترین درخت
امشب کنار تو
رویای جنگلُ
تعبیر می کنه
بارون بوسه هات
 می باره رو تنم
حال و هوای شب
 تغییر می کنه
عریون ترین زنِ
این شهر می شمُ
با دستای خودم
مهتابُ می کُشم
آغوش من پُره
ازهرم بوسه هات
دستت می لرزه و
من با همین خوشم
دیدار اولُ
 از یاد بردم و
هر روز قلب من
 آشوب تر می شه
یک عمره عاشقم
یک عمره عاشقی
عشقی که کهنه شه
مرغوب تر می شه
 
				 ناصر متقیان	
			
			سلام خوب بود اما اگه روش کار کنی عالی میشه چون ریتمش با بعضی واژهای که انتخاب کردی نمیخونه موفق باشی
ناصر متقیان	
			
			سلام خوب بود اما اگه روش کار کنی عالی میشه چون ریتمش با بعضی واژهای که انتخاب کردی نمیخونه موفق باشی		
	
	 بانوی ترانه های عاشقانه-ژیلاقنبری	
			
			سلام. وتبریک به خاطرکارزیبات
بانوی ترانه های عاشقانه-ژیلاقنبری	
			
			سلام. وتبریک به خاطرکارزیبات		
	
	 hamed shaabani	
			
			ترانه زیبایی بود با تصویرسازی های زیبا....من خیلی به جزییات گیر نمیدم درکل من دوس داشتم... خیلی خوبه که در اکادمی یکی مث شمارو داریم...دست به قلمتون واقع خوبه..امیدوارم حالا حالاها ازتون ترانه بخونیم
hamed shaabani	
			
			ترانه زیبایی بود با تصویرسازی های زیبا....من خیلی به جزییات گیر نمیدم درکل من دوس داشتم... خیلی خوبه که در اکادمی یکی مث شمارو داریم...دست به قلمتون واقع خوبه..امیدوارم حالا حالاها ازتون ترانه بخونیم		
	
	 نسیم بیرانوند	
			
			بسیار زیبا...آفرین... بند اول خیلی جذاب بود و منو کشوند دنبال خودش.. پیراهنم که هست  جا تنگه واسه تو... همچین چیزی شاید هیچ وقت به ذهن من نرسه..درخت و جنگل و...هم که یه تصویر سبز و باطراوت رو پیش چشم من گذاشت که خیلی لذت بخش بود...خیلی خوب بود و این زیبایی ادامه پیدا کرد تا رسید به بند۹ اونجا کلا ترانه ات، از فرم روایت اون خلوت رمانتیک تو و معشوق، خارج شد بدون اینکه پایانی برای این روایت فوق العاده رؤیایی رقم زده باشی...خلاصه دست بچه های آکادمی رو توو پوست گردو گذاشتی:)))  ولی انیس...اگه اینجوری پیش بری به نظر من سال آینده ده برابر امسال پیشرفت کردی...خیلی داری سریع جلو میری خدا رو شکر. یه فکری هم بکن واسه باثی ماجرا! ما تازه تخمه آورده بودیم به قول آقای عبداللهی که یکی از دوستان طنزنویسم هستند ببینیم:CD دوم قراره چه اتفاقهایی بیفته! ممنون بابت این ترانه ی زیبا.
نسیم بیرانوند	
			
			بسیار زیبا...آفرین... بند اول خیلی جذاب بود و منو کشوند دنبال خودش.. پیراهنم که هست  جا تنگه واسه تو... همچین چیزی شاید هیچ وقت به ذهن من نرسه..درخت و جنگل و...هم که یه تصویر سبز و باطراوت رو پیش چشم من گذاشت که خیلی لذت بخش بود...خیلی خوب بود و این زیبایی ادامه پیدا کرد تا رسید به بند۹ اونجا کلا ترانه ات، از فرم روایت اون خلوت رمانتیک تو و معشوق، خارج شد بدون اینکه پایانی برای این روایت فوق العاده رؤیایی رقم زده باشی...خلاصه دست بچه های آکادمی رو توو پوست گردو گذاشتی:)))  ولی انیس...اگه اینجوری پیش بری به نظر من سال آینده ده برابر امسال پیشرفت کردی...خیلی داری سریع جلو میری خدا رو شکر. یه فکری هم بکن واسه باثی ماجرا! ما تازه تخمه آورده بودیم به قول آقای عبداللهی که یکی از دوستان طنزنویسم هستند ببینیم:CD دوم قراره چه اتفاقهایی بیفته! ممنون بابت این ترانه ی زیبا.		
	
	 علی عزیزی	
			
			سلام خانم جزایری فوق العاده بود ریتم و پرداش کار قوی بود آفرین شاد باشید
علی عزیزی	
			
			سلام خانم جزایری فوق العاده بود ریتم و پرداش کار قوی بود آفرین شاد باشید		
	
	 بهزاد صنعتی	
			
			سلام و درود  ترانه زیبایی بود موفق باشین
بهزاد صنعتی	
			
			سلام و درود  ترانه زیبایی بود موفق باشین		
	
	 امین بهاری زاده	
			
			سلام خواهر گلم کار زیبا و دلنشینی بود...احسنت...
امین بهاری زاده	
			
			سلام خواهر گلم کار زیبا و دلنشینی بود...احسنت...		
	
	 علی اصغر شریفی	
			
			کار در کلیت خوب بود و روون اما در یکی دوجا متوجه بیان و کارکرد بعضی مصراع ها در کنار بقیه کار نشدم: تنها ترین درخت امشب کنار تو رویای جنگلُ تعبیر می کنه>>> رویای جنگل؟ چی هست؟! در مصراع های قبلی یا بعدی هم توضیحی مکملی براش نیاوردید. اصلا لوکیشن جنگل و المانهایی مثل درخت ، چه دلیل و توجیهی داره برای قرار گرفتن کنار لوکیشن اتاق و یه حس دونفره که قراره شکل بگیره. *** عریون ترین زنِ این شهر می شمُ با دستای خودم مهتابُ می کُشم>>> بعد از خط اول و دوم، منتظر یه صحنه دراماتیک و یا جسورانه تر (مثلا سکسی)  بودم، اما در خط آخر: مهتابُ میکشم؟! یعنی چی؟ آیا میخواستید اشاره بکنید به حذف روشنایی و  ایجاد یه محیط تاریک و دنج تر؟!! یا اگه بخوایم یه مقدار خودسانسوری نکنم، خواستید برتری اون بدن زیبا و مثلا سفید و شفاف رو نسبت به ماه به تصویر بکشید.!  الان حتما میگید این چقدر ذهنش خرابه :)))   بخشهای جالب کار رو هم باید گفت. مثلا: انقدر داغم از عشقی که بین ماس آتیش می گیره از جسمم لباس تو یا: پایان بندی خوبی که ساختید: عشقی که کهنه شه مرغوب تر می شه در کل خوب. موفق باشید.
علی اصغر شریفی	
			
			کار در کلیت خوب بود و روون اما در یکی دوجا متوجه بیان و کارکرد بعضی مصراع ها در کنار بقیه کار نشدم: تنها ترین درخت امشب کنار تو رویای جنگلُ تعبیر می کنه>>> رویای جنگل؟ چی هست؟! در مصراع های قبلی یا بعدی هم توضیحی مکملی براش نیاوردید. اصلا لوکیشن جنگل و المانهایی مثل درخت ، چه دلیل و توجیهی داره برای قرار گرفتن کنار لوکیشن اتاق و یه حس دونفره که قراره شکل بگیره. *** عریون ترین زنِ این شهر می شمُ با دستای خودم مهتابُ می کُشم>>> بعد از خط اول و دوم، منتظر یه صحنه دراماتیک و یا جسورانه تر (مثلا سکسی)  بودم، اما در خط آخر: مهتابُ میکشم؟! یعنی چی؟ آیا میخواستید اشاره بکنید به حذف روشنایی و  ایجاد یه محیط تاریک و دنج تر؟!! یا اگه بخوایم یه مقدار خودسانسوری نکنم، خواستید برتری اون بدن زیبا و مثلا سفید و شفاف رو نسبت به ماه به تصویر بکشید.!  الان حتما میگید این چقدر ذهنش خرابه :)))   بخشهای جالب کار رو هم باید گفت. مثلا: انقدر داغم از عشقی که بین ماس آتیش می گیره از جسمم لباس تو یا: پایان بندی خوبی که ساختید: عشقی که کهنه شه مرغوب تر می شه در کل خوب. موفق باشید.		
	
	 پنجاه درجه
پنجاه درجه قصه ی باغ
قصه ی باغ بی خیالت شدم
بی خیالت شدم