عروض و قافیه / بخش سوم / مبانی وزن شعر فارسی
به نام خدا
در دو بخش قبل ( برای مطالعه دو بخش قبلی می توانید به لینک ذیل همین مطلب مراجعه نمایید ) کلیاتی در مورد معانی و تعریف عروض و همچنین تعریف و انواع وزن در زبان های گوناگون خواندید ، در بخش سوم به مبانی وزن شعر فارسی و هجا و املای عروضی خواهیم پرداخت .
چنانکه گفتیم وزن شعر فارسی مبتنی بر توالی های خاصی از هجاهای کوتاه و بلند در یک مصراع و تکرارعین آن توالی درمصراع های دیگر است . بنابراین وزن شعر فارسی مجموعه یی از هجاهای کوتاه و بلند است که با نظم مشخصی پی در پی قرار گرفته باشد .
هر نظم خاص ، وزن خاصی را به ذهن متبادر می کند . پس : شعر فارسی به طور کلی مبتنی بر کمیت ( کوتاه و بلندی ) هجاهاست .
مصوت ها و صامت های زبان فارسی
در فارسی ۶ مصوت داریم :
سه مصوت کوتاه : ” ـــَ ” ( a ) و ” ِ ” ( e ) و ” ـــــُــ ” ( o )
سه مصوت بلند : ” آ ” ( aa ) و ” ای ” ( i ) و ” او ” ( u )
بقیه ی اصوات را ” صامت ” می گویند .
هجا یا سیلاب یا بخش
هجای فارسی مجموعه یی از یک مصوت و یک یا دو یا سه صامت است . بنابراین تعداد هجاهای هر کلمه مساوی تعداد مصوت های آن است . یعنی در یک عبارت همان تعداد هجاهست که مصوت هست .هرهجادریک دم و بازدم ادا می شود . در کلمه ی ” آمدم ” سه مصوت وجود دارد . پس ” آمدم ” دارای سه هجاست .
در زبان فارسی شش نوع هجا ( مجموعه ی صامت و مصوت ) وجود دارد ، اما در عروض فارسی فقط سه نوع آن مستعمل است که به آن ها هجای عروضی گویند . یعنی کلمات زبان فارسی در شعر فقط به سه نوع هجا بخش می شود .
هجاهای عروضی ازنظر کمیت بردوگونه اند : بلند و کوتاه .
هجاهای عروضی بلند عبارتند از :
۱- صامت ( C )+ مصوت کوتاه ( V )+ صامت ( C ) > یعنی ( CVC ) مانند : دَر ( dar ) – شـِــن ( s`en ) – بــُــن ( bon )
۲- صامت ( C ) + مصوت بلند ( VV ) > یعنی ( CVV ) مانند : با ( baa ) – بــو ( buu ) – بــی ( bii )
هجای عروضی کوتاه عبارت است از :
۳- صامت ( C ) + مصوت کوتاه ( V ) > یعنی ( CV ) مانند : نـــه ( na ) – کــه ( ke ) – چـــو ( C`o )
بدین ترتیب هجای بلند عروضی مرکب از سه واک (۱) یا حرف عروضی و هجای کوتاه عروضی مرکب از دو واک یا حرف عروضی است .
املای عروضی یا آوا نویسی (۲)
املای عروضی ، نوشتن کلمات به خطی است که بتوان با آن مقطع اصوات یا هجارابه آسانی تشخیص داد . املای عروضی نگارش دقیق اصوات اعم از صامت و مصوت است . برای این کار می توان ، با اندک تغییر و اضافاتی هم از خط لاتینی استفاده کرد و هم از خط فارسی .
نکاتی در باب املای عروضی
۱- املای عروضی مبتنی بر حروف ملفوظ است نه مکتوب ، یعنی آن چه را که می شنویم ، می نویسیم ، نه آنچه راکه می بینیم و درخط وجوددارد . مثلا درکلمه ی ” دَر ” فتحه ی دال را می نویسیم : dar و در کلمه ی ” خواهَر ” واو معدوله را نادیده می گیریم زیرا به تلفظ در نمی آید : Xaahar ( خاهر ) .
۲- درزبان فارسی هیچ کلمه ای نیست که با مصوت آغاز شود . درکلماتی مانند ” آب ” ، ” اگر ” ، ” این ” ، ” او ” و غیره ( که ظاهرا به نظر می رسد که با مصوت آغاز شده اند ) همواره همزه ای در ابتدا وجود دارد . بدین جهت همزه در زبان فارسی در حکم صامت است : آب aab? اگر agar? آمد aamad? او uu?
۳- ” ع ” عربی درتلفظ قارسی زبانان درحکم همزه است : عود uud? رعد ra?d
۴- جز در چهار کلمه ی تو to ، دو ( عدد ) do ، چو c`o ، و واو عطف o? در تلفظ شعری ، واو آخر سایر کلمات از قبیل دو ( فعل امر دویدن ) ، رو ( فعل امر رفتن ) ، جو ، نو و غیره به صورت ترکیب دو حرفی (۳) ow نوشته می شود (۴) : dow , row , jow , now
۵- اما واو وسط کلمات گاهی به صورت o تلفظ و نوشته می شود مثل : سوال So?aal ، فرات foraat و گاهی به صورت ow مثل : کوُن Kown ، فوری fowrii
۶- در کلمات بسیط فارسی هیچگاه مصوت بلند ” ای / i ” قبل از y قرار نمی گیرد ، پس کلماتی نظیر گیاه و سیاه را چنین می نویسیم : seyaah و geyaah
۷- مصوت های بلند را برطبق قرارداد از این پس دوبار می نویسیم : آ aa / او uu / ای ii
زیرا می خواهیم یک قاعده ی ثابت داشته باشیم : هر هجایی که با سه حرف عروضی نوشته شود هجای بلند است : سو suu / را raa . درواقع امرهم امتداد مصوت بلند کمی بیشتر از دوبرابر امتداد مصوت کوتاه است .
۸- مصوت های بلند بصورت کشیده تلفظ می شوند ، اما اگر قبل از ” نون ” واقع شوند و بعد از نون سکوت یا مکث باشد ( یعنی بعد از آن هیچ حرفی نباشد یا بعد از فاصله یی صامت باشد ) کوتاه تلفظ می شوند و لاجرم یکبار نوشته می شوند . اما اگر بعد از نون ، مصوت باشد تغییری در کمیت مصوت قبل از نون رخ نمی دهد یعنی همچنان بلند تلفظ شده ، دوباره نوشته می شود :
جا jan = jaa جان = `janbaxs جزء اول ” جانبخش ” … اما …. جانی jaanii
دی din = dii دین = dindaar جزء اول ” دین دار ” … اما …. دینی diinii
خو xun = xuu خون = xunbaar جزء اول ” خون بار ” … اما …. خون xuunii
همچنین مصوت خواند یا ماند و نظایر آن ها را بلند تلفظ می کنیم. (۵)
خلاصه ی مطلب اینکه نون گاهی از کمیت مصوت بلند قبل از خود می کاهد. (۶)
در بخش بعدی ( چهارم ) در مورد فایده ی املای عروضی ، تقطیع ، بخش کردن یا تقسیم به هجا و ارکان بحث خواهم کرد .
مانا باشید . ۱۳۹۲/۰۱/۰۸
——————————————————————————————————————————————————————————————-
(۱) واک یا واج کوچکترین واحد آوائی یک زبان است . بدین ترتیب هر صامت و مصوتی یک واک ( Phoneme ) است .
(۲) Transcription
(۳) به این ترکیب دو حرفی diphtong یا مصوت مرکب یا دوبانگه نیز می گویند .
(۴) واضح است که در کلماتی مانند سو،بو و غیره ، واو همان مصوت بلند u است : buu و suu
(۵) تا بدانی هر که یزدان را بخواند از همه کار جهان بی کار ماند ” مولوی “
(۶) قدما در این مورد می گفتند نون گاهی از تقطیع ساقط است .