وقتشه که آسمون…!
آسمون از قدیما اینجوریا ابری نبود
رفتن و رفتن و رفتن ، واسمون جبری نبود
آدما تو شهرِما خوابِ بهارو می دیدن
خوابِ دنیای بدونِ شوره زار و می دیدن
سنگِ رد به سینه ی بهار تقدیری زدن
ندونم کاری که نه از رو شکم سیری زدن
واسه برگشتنمون درها همه بسته شده
زندگی از لج و لجبازیِ یامون خسته شده
عاشقا تو قفس و قناری یا دق می کنن
کفترا از ته ِدل  هق هق و هق هق می کنن
وقتشه که آسمون آبی و آفتابی بشه
ای خدا بگو شبامون ، شبِ مهتابی بشه 
 
				 كارن خواننده آهنگساز و تنظيم كننده	
			
			كلا رنگ و روي ترانه هاتون و دلنشيني كلامتون خيلي به آدم ميچسبه .....كاش ترانه رو بيشتر ادامه ميداديد
كارن خواننده آهنگساز و تنظيم كننده	
			
			كلا رنگ و روي ترانه هاتون و دلنشيني كلامتون خيلي به آدم ميچسبه .....كاش ترانه رو بيشتر ادامه ميداديد		
	
	 حسین حبیبی	
			
			سلام طرح جالبی داشت ترانه تون موفق باشید @};-
حسین حبیبی	
			
			سلام طرح جالبی داشت ترانه تون موفق باشید @};-		
	
	 پنجاه درجه
پنجاه درجه قصه ی باغ
قصه ی باغ بی خیالت شدم
بی خیالت شدم