««« تو پرواز هم می کنی…!!! »»»
دلم تویِ ساحل، مثالِ بَلَم
نگام توی دریا، هَمَش با تواِه
عجیبه که موجا، زیر پاهات گُم
به دنبالِ، خورشیدی از وجود مَنِه
چه سخته، که مهتاب هم نشد
وجودِ، سَختَم از آهنه…
تو پرواز هم می کنی، بی دو بال
برای تو خورشید هم، کَمه
…
برام خیلی سخته، چرا خَستَمَ از وجودِ پَرام
دعای تو شاید، نباشه دَوام
نیاز تو شاید، دعای تو اجابت نَشِه
بمونم سرد و سنگی، بروی پاهام
…
اگر هم که طوفان بِشِه، سنگ شد
شبیهِ درختی که افتاده، در جنگلم
بیا تا جدا شِه، حسابای ما
اگر قصه ها ناتمومه، کتابِش منم
***
پ.ن؛
سلام دوست خوب من:
بیا ببین…
که ماه
برای دیدن ات
به اوج قله ها شتافته
پلنگ جان خواهشی
برای قلب تو
بسوی او…
چه باخته!…
چه صحنه ای…!
بیا ببین
که رنگ ها
فراتر از خیال ما
در آسمانِ هر نیاز…
چه بافته!
بیا ببین…
چه نقش ها
که از ستاره ساخته…
*
تهران: آبان ماه سال ۱۳۹۴
انتظارم از همه عزیزان جان هدیه ی هر گونه اشکال و ایراد این تلاش از سر لطف سبز شما یاوران؛ بی هیچ اغماض و در منظر همگان است، تا بیشتر بیاموزم و بیش از هر همیشه سپاسگذار و وامدار مهر تعلیم سروران بزرگوار شوم، چرا که جز نوآموزی مشتاقِ یادگیری بیش نیستم.