من امشب ذهن شهر رو می نویسم
شب است و قدم های خسته ی من
شب و این کوچه های بی سرانجام
می شینم سبک فیلم سینمایی
کنار پرده ی فیلم "یه بدنام"
من امشب ذهن شهر رو می نویسم
میرم تا قلب آتیش توی تهران
میون جعبه های خالی شهر
سری هم می زنم به قلب قرآن
از آدم تا حوا، انجیل و تورات
جهنم تا بهشت، برزخ، قیامت
از آن آهی که هر شب توی مسجد
پرستش می کنه از روی عادت
خیال کوچه های نم گرفته
تلنگر می زنه ذهن شبم رو
و باز هم سبک فیلم سینمایی
نوازش می کنه سیگار لبم رو
من امشب ذهن شهر رو می نویسم
می گیرم رد این خاکستر و دود
مثل مستی که حیرون مونده از عشق
مثل ماهی که باشه تشنه ی رود
"نرگس"