گرمی نمیفهمی
تو گرمی و نمیفهمی چه احساسی ازم کشتی
ازم نگاتو میدزدی تا از تو وا نشه مشتی
تو گرمی و نمیفهمی که این سردیت تباهم کرد
میدونم عشق افراطیم دچاره اشتباهم کرد
*برای زندگی با تو میگفتم انتهائی نیست
من از چشم تو افتادم دیگه هیچ ارتفاعی نیست!
با چشم پوشیت ازاحساسم فضای خونه سنگین شد
نمیدیدی فروپاشیم با چشمای تو تضمین شد*
یه عمری میشه فریادم توو این خونه بی پژواکه
یوقتایی سکوت مرد به حد مرگ خطرناکه
همین اقرار برام سخته که این مرد دیگه عاشق نیست
من از دنیای تو میرم تو دنیات مثله سابق نیست!