قبله ی ما فرق داره
انقد اصرار نکن ؛ تقدیر ما دوتا جداس
پل بین من و تو قدّ یه مو باریکه
فکر من یه کاشی سفیده طرح گل یخ
ذهن تو شکل پریشونی موزاییکه
تو منو می شناسی و واردی به پیچ و خمم
می دونی که دوست خوبیم، ولی عاشق نه
گاهی مختصر نَمی سراغ چشمام اومده
ولی افسرده شدن، ضجّه زدن، هق هق نه
تو مث یه خوابِ شیرینی و پر وسوسه ، من
دغدغه م اینه که شب زنده نگه داشته شه
من می خوام تموم دنیا مو منظّم کنم و
تو می خوای بذر تلاطم توی اون کاشته شه
تو مث شعله ای و زبونه میکشی مدام
من مث آب خنک تو حوض منطق، ساکن
لب این حوض نشین فرصت ما کوتاهه
نه تو کافر میشی و نه من به عشقت مومن
دل ما، مسیر ما، قبله ی ما فرق داره
تو به محراب برس من زن مهتاب می شم
تو به فانوس تعصّبت بچسب آروم شو
من تو تردید خودم باز شبو بد خواب می شم
پنجاه درجه
قصه ی باغ
بی خیالت شدم