دلم گرفته عشق من از اینکه عاشقت شدم
دلم گرفته عشق من
از اینکه عاشقت شدم
از این که بی دلیل تو رو
کرده بودم بت خودم
دلم گرفته عشق من
که دنیامون دور از همه
یا شاید احساسات تو
نسبت به من خیلی کمه
دلم میخواست بعد یه عمر
غمو کنارش بزاریم
بگیم که وقتی باهمیم
با دنیا کاری نداریم
دلم میخواست بخندیمو
بریم به شهر آرزو
بازم یه بار بهم بگی
بدون من جایی نرو
دلم میخواست بریم شمال
تو جاده بارون بباره
بگی چه حال خوبیه
با تو شمال صفا داره
رو شیشه (هاااا) کنی یکم
یه قلب کوچیک بکشی
بگی ببین قلب منه
فقط تویی که جا میشی
با هم بریم یه جای دور
یه خونه با یه شومینه
کنارم آروم بشینی
منم بگم عشق همینه
موهاتو باز کنیو بعد
سرتو روو پام بزاری
تو چشم من نگاه کنی
بگی چقدر دوسم داری
نور آتیش رو صورتت
دس میکشم لای موهات
خیره میشم به چشمتو
بهت میگم با احتیاط
میبینی آرزوهامو
دلم میخواست همین بشه
میگن که توی قصه ها
قشنگیاش آخرشه
قدر تمومه زندگیم
یه عمر عاشق توام
عشق تو آخر نداره
همیشه گفتم به خودم
دلم گرفته عشق من
از اینکه عاشقت شدم
نه اینکه تقصیر تووِ
همش به گردن خودم
شاید که کافی نبودم
برای قصه های تو
اگه که دوسم نداری
خیالی نیس، راحت برو
(کیوان حریری)