نفرین نمیکنم

نفرینت نمیکنم من ، ولی خوب خدایی هم هست
با دلم چه کردی تو که، همیشه داغون و خستست
مگه من نگفته بودم ، نباشی تمومه کارم
اخه تو بهم میگفتی ، بی تو من یاری ندارم

عزیزم غصه نخوردی ،وقتی که با من نموندی
شنیدم که خوبه حالت ،پس همیشه خوش بحالت
ولی خوب برام سواله ،اون همه قول و قرارت
اون همه حرفای خوبت ، نکنه نمونده یادت

یه روزی که خوبه حالم ، یه جایی تنها میشینم
با کسی کاری ندارم ، توی فکر تو اسیرم
اینم از دنیای من که ،یه روز خوبم همینه
تو ببین باهم چه کردی ، که خوشی باهام غریبه

این سکوت و سرد و خسته ، داره از بودن میخونه
تو کجای قصه هستی که دلت اروم میمونه
تسکین این مرد خسته همیشه دستای تو بود
یادته بهت میگفتم عشق من نگاه تو بود

نفرینت نمیکنم من ، ولی خوب خدایی هم هست
با دلم چه کردی تو که، همیشه داغون و خستست

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/90276کپی شد!
1000
۱