کجا برم؟
یه شمعِ نیمه سوخته ام
یه کیک و یه خوابِ عمیق
کابوسِ هر شبم شده
دست میکشم باز رویِ تیغ
یه آسمون ستاره ام
یه قلبِ پاره پاره ام
یه فنجون چایِ بی شکر
یه تلخیه دوباره ام
تنهاتر از من کسی نیست
تو روزِ بیستم،شبِ درد
یه شمعِ نیمه سوخته که
جا شده رو یه کیکِ سرد
چراغونی شده گلم
خیابونایِ سوت و کور
هر روز که میگذره دارم
از عشقِ تو میشم چه دور
ساکت و بی توقع ام
یک رنگ و بی تنوع ام
شرمنده از حالِ بدم
سرگیجه و تهوع ام
تنهایی ساختِ با دلم
توو شبِ سرد،مسافرم
سوالِ امشب از خودم…
بِرم،نَرم؟…. نَرم،بِرم؟؟؟
…………………………………..
۲۰ بهمن… روز تولد من