*تو اگه ساده بشی*+*قافیه ها دست منو وا بذارین*
*تو اگه ساده بشی*
تو که شهرِ عاطفیت
پره از حسِ لطیف
نذا(ر)هر غریبه ای
بشه واسه من حریف
من که از حومه ی تو
خوبیا تو می بینم
کی بیام به مرکزت
توی قلبت بشینم
منظره ی خیسِ تو
شبِ بارونیِ من
من مسیرِ خاکیم
غمو به گِلَم نزن
تو که چلچراغیو
من یه کور سوی امید
منو مهتابی بُکُن
بِبُر این خوابِ پلید
مردِ تبعیدی منم
با قضاوتِ دروغ
منو توو زاغه نذار
بده به تنم فروغ
لحنِ آروم صدات
واسه من چیکه ی آب
تا تو لالایی نگی
زندونیت نمی ره خواب
تبِ تو زود گذرو
تن من زخمی درد
دس(ت) بکش رو صورتم
در نیار اشک یه مرد
سخت تفسیر نگات
رویای تنهاییات
نکه شطرنجی بشه
بمونه یه حس مات
اگه خاموشِ شبام
یه خسوفِ توو چشام
ماهِ من درونیه
یه سبد نورِ دعام
تو که برجِ باورت
ظاهرو می-کاپته
رقص ریمل رو چشات
لحظه های تا…پته
خودِ خورشید تو کسوف
به جدایی دل نبست
تو اگه ساده بِشی
می شه این جَوُ شکست
اینم یک ترانه سبک راک …..
*قافیه ها دست منو وا بذارین*
اگه نو آوریه پشتِ خسوف
اگه چشمِ من نبینه مثلِ بوف
من به ماهِ علم روز دس(ت) می زنم
خورشیدِ فکرو می گیرم از کسوف
سَرِ رام چنتا کتابِ فلسفه
با یه کم قهوه که واسه شب بسه
می خرم تا حضم کنم حجمشونو
مزه ی نفهمیدن واسم گسه
شعرای کلاسیکو ورق زدم
من با کهنه-واژه ها رفیق ترم
اما به مُدرنیته حرف می زنم
مدِ روز و به ترانه می برم
**************************
قافیه ها دستِ منو وا بذارین
منو با ترانه تنها بذارین
یه شبو بی خیاله عروض بشین
منو تو وزنِ خودم جا بذارین
**************************
بعدِ اخبار رسانه تا سحر
وقتی بارون کرده شیشه هارو تر
همدمِ شب غصه هامه این تراس
یه جهانم شده از من در به در
اگه معشوقِ غزل دافه الان
باده و می کلونازپامه الان
جای هم نشینی با شمع و وصال
کامِ مارل بورو پابه پامه الان
زنگِ ساعت ،منو صبحِ بردگی
کاش بمیرم پای این روزمرگی
بویِ قرمه سبزی می ده فکرِ من
واسه من معنی نداره زندگی
***************************
قافیه ها دست منو وا بذارین
منو با ترانه تنها بذارین
یه شبو بی خیاله عروض بشین
منو تو وزنِ خودم جا بذارین
***************************