یه وقتایی
یه وقتایی نمی دونی چرا اینقدر دلتنگی
با احساست، با ایمانت با هر چی هست می جنگی
همه ش فک می کنی شاید یه جایی اشتباه کردی
می گی ای کاش فرصت بود، تمومِ راهو برگردی
همیشه حکمت و تقدیر جلو راهت رو میگرن
تو میمونی و تنهایی، تمومِ آدما میرن
خدای مهربون من، اینا درده شکایت نیست
چرا اونی که دوس داریم، یا بی رحمه یا قسمت نیست؟
یه حسی داره تنهایی، فقط واسه خودت خوبه
ببین دیگه کم آوردم،ببین قلبم چه آشوبه
بگیر دستای تنهامو، دارم بی عشق می میرم
بدون حس دوس داشتن، من از این زندگی سیرم