خیال
می چکه از توی ناودون
قطره های اشکِ بارون
من و تو تنها و خسته
را میریم توی خیابون
شاید این تقدیرمونه
با خیالِ هم بمیریم
مثلِ ابرِ پاره پاره
تویِ شهرِ غم بمیریم
نیستی و یادِ تو با من
همه ی شهر و میگرده
آشنا با حال و روزم
کوچه های تنگ و سرده
زیر کاج، کناره جاده
منتظر میشم دوباره
تا بیای توو آسمون و
ببینم تورو ستاره
اسدصفایی asad safaie