( شبایی که دورم از آغوش تو )
شبایی که دورم از آغوش تو /// یه احساس پوچی سراغم مییاد
نباشی ببین مرگ و تاریکیه /// که چون سایه سمت اتاقم مییاد
تو اونجا..من اینجا…معماییه /// من اما معما رو حل میکنم
بجای تو هر شب من این بالشو /// بهش بوسه میدم بغل میکنم
یه وقتی..یه جائی که تنها شدی /// شاید حس کنی حال امروزمو
تو سرگرم دنیای آرومتی /// من اما به یاد تو میسوزمو !
یه حسه عجیبی بهت داشتم ،، تو اما نخواستی که باور کنی
نخواستی که حتی برای یه بار ،، تو آغوش گرمم شبو سر کنی
بهم گفته بودی دلم پیشته /// ولی پیش از اینها دلت رفته بود
کنار یکی بودی و قصه تون /// همون داستان در و تخته بود
نفس میکشم با خیالت ولی /// تو دور از منو بیخیال منی
ببین طعم لبهاتو حس میکنم /// آخه وقتی خوابم تو مال منی
دعا کرده بودم کنارم بیای /// دعام پس چرا استجابت نداشت؟
تو خاموشی اونجا ولی نازنین /// سکوتت نشون از رضایت نداشت
نفسهای دور از تو بودن منو /// ببین سمت دیوونگی میکشه
بذار طعم لبهاتو باور کنم /// غم بی تو بودن منو میکشه
دارم کم مییارم از این زندگی /// که انگار برام جز یه مرداب نیست
گمونم که راهی برام غیر مرگ /// اونم با یه مشت قرص اعصاب نیست
نمیخوام دیگه زنده باشم خدا /// آخه هر چی اومد سرم بسمه
بذار فک کنن من یه دیونه ام /// بذار فک کنن رفتن از ترسمه
(۱۳۹۲/۳/۱۰)