ستاره
این ترانه کودکانه در مورد ستاره ای هست که عاشق فردی می شه که از تو پنجره همیشه بهش اشاره می کرده،اما حالا دیگه یه مدتی هست که اون فرد لب پنجره نمی یاد و ستاره ی ما همیشه در انتظاره
ستاره
من یه ستاره بودم
پر از بهانه بودم
جوون و تنها بودم
غرق ترانه بودم
دستات که سوی من شد
از همه دل بریدم
نقش قشنگ چشمات
رو قرص ماه کشیدم
وقتی نگام میکردی
چشماتو من می دیدم
تک تک غصه هاتو
از تو نگات می چیدم
عشق همیشگیم بود
هر شب تورو ببینم
شاید که رویاهاتو
خواب تورو ببینم
حالا دیگه تو رفتی
عشقت همیشه تنهاست
چشمه ی حسرت من
حالا دیگه یه دریاست
شهاب بی فروغه
نگاه تشنه ی من
رنگ غروب عشقه
چشمای خسته ی من
ای نور چشمای من
چشمک هر شب من
تویی ترانه ی من
هستیه امشب من
وقتی که آینه از تو
عیبی به چشم نبینه
کجا برم که چشمام
عینه تورو ببینه
یادت باشه که هرشب
چشمک فقط بهونست
برای دیدن تو
این آخرین نشونست
-
درود فراوان جناب سرمدیان عزیز و همخونه تازه مجازی اول از همه بهتون خوش آمد میگم و خب به دلیل اینکه این کار اولتون هست که میخونم بنابه خواسته محترمتون چند نکته کلی رو درمورد ترانه سرایی خدمتتون عرض میکنم انشالا که شاهد پیشرفت شما خواهیم بود که قطعا این چنین است قبل از هرچیز در مورد مقدمه باید عرض کنم که اصولا آوردن مقدمه در ترانه یعنی ضعف در پرداخت خود ترانه به نوعی که ترانه خود به تنهایی گویای این داستان نیست و نیاز به توضیح مولف دارد و این کار اصلا درست نیست و نباید باشه ..ترانت باید به خوبی داستان رو روایت کنه و مخاطب از متن خود ترانه همه داستان رو بفهمه و باهاش ارتباط بگیره... یک ترانه خوب باید قوی و تاثیرگذار و غافلگیرکننده شروع بشه و با تصاویر تازه و بکر و بدیع ادامه پیدا کنه و با پایان بندی قوی با ضربه ای محکمتراز متن ترانه و تاثیرگذار به اتمام برسه... این از طرح کل ترانه اما اصول دیگر ترانه هم در کنار هم و باهم به ماندگاری و تاثیرگذاری اثر کمک شایانی میکنن مثل وزن و قافیه درست و متناسب با موضوع اثر؛ استفاده از تصاویر زیبا و تازه؛ ارتباط افقی و عمودی هریک از بندها باهم و کل ترانه بصورت عمودی باهم؛ زبان یکدست ترانه ؛ رعایت دستور صحیح فارسی در بکار بردن زمان افعال و تصاویر بندها و غیره و غیره... دانستن این ها و رعایت کردن همه اینها میسر نمیشود مگر به تکرار و ممارست مداوم و شنیدن و خواندن ترانه های خوب و سالم همه کسانی که ترانه های خوب میگن از پذیرش اشتباهات شروع به پیشرفت کردن همیشه به ظر مخاطب احترام بذار و روی نظراشون اگر منطقی و درست بود دقیق فکر کن... ایده های نو و تازه برای ترانه استفاده کن ...خلاقیت در ترانه عل الخصوص این روزها که ترانه خوب کم نیست شرط مهمی است خلاقیت در نوع نگرش و نوع بیان خیلی مهمه...چه بسا اتفاق افتاده که شاعری موضوعی تکراری را با تغییر نوع بیان به موضوعی بکر تبدیل کرده و ترانه ای ناب و شگفت خلق کرده... پس تا میتوانی بخوان و بخوان و بنویس... در مورد این ترانه هم یکی دومورد ایراد قافیه داشتی تشنه من/ خسته من ؛ امشب من /هرشب من ؛ ببینه / نبینه این کلمات هم قافیه نیستند به امید ترانه های بعدیت @};-