بغض
چشام از یادتولبریز،توی ناودونای گونم
هوای غروب گرفته بی توساعتای خونم
منو بغض و عکس چشمات باز دوباره فکر و رویات
که چی شد نموندی پیشم که نموندی پای حرفات
آسمون و ابر و بارون تو سکوت این خیابون
دل من گرفته بانو کجا رفتی زیر بارون
چشاتو گرو گذاشتم توی قاب عکس خونه
آخه قلبمو شکستی بی دلیل و بی بهونه
قاب عکس بهم میخنده منمو دل شکسته
خدا فکر من نباش که کشتیام به گل نشسته