تقدیر لیلا

واسه گلبـــــرگ احساست بذار بارون شبنم شم
بیا حوّای عشــــقم باش بذار تا من هم آدم شم

میخام توو بزم چشمــــای ترت بارون برقصونم
همین یک لحظه ی ابری که توو قلـب تو مهمونم

چشات دنیای خالیمــو پر از رنگین کمون کردن
دارم می بینــمت انگار چشام ماهو نشون کردن

لبات وا میشه هر واژه ت سرآغاز یه افسانه س
تبسمهات گل سرخن،دلم یک دشت پروانه ست

دلــم اون قایق تنهاس که گردابه ســر راهش
نگاهت ناگهــــانی شد یه بنـــــدرگاه آرامش

دلت رو قرض می گیرم به شـــرط پس نیاوردن
اینه تقــــــــــدیر تو لیلا ، دل مجـنونمو بردن

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/83209کپی شد!
830
۳۸

درباره‌ی ایمان جمشیدپور

متولد و ساکن استان بوشهرم از 16 سالگی ترانه سرایی می کنم.و عضو انجمن شعر فایز دشتی هستم. بیشتر قالبهای شعری رو کار کردم ولی دیدم علاقه خاصی به قالب ترانه دارم.بنابراین بیشترین تمرکزم رو گذاشتم روی ترانه.و تا الان بیشتر ترانه کار کردم. بطور اتفاقی با این سایت آشنا شدم و برام خیلی جالبه که تموم کسانی که اینجان ترانه سرا هستن و ارزش ترانه رو می دونن.خوشحالم که اینجام و امیدوارم دوستای ترانه سرا کمک کنن که بتونم کارای بهتری ارائه بدم.ممنون