عشق بی نقطه
منم اون برگ خشکیده
مثِ عشقی که بی نقطس
از اون وقتی که رفتی و
تمام قلبم آشفتس
نداره این صدام جونی
که وردارم غم و دیوار
همین حرفای پوچ و مفت
که می ریزن مثِ آوار
نگفتی بهترین تقدیر
واست دستای یک مَرده
همون مردی که غیر من
داره دور تو می گرده
باشه عشقم ، برو خوبم
برو مَردت نشه دلگیر
با احساسش نکن بازی
نشه اون از خیالت سیر
می دونم می پوسه ریشم
بدون ِ تو تو تشویشم
مثِ دریای بی موجم
دارم درگیر مرگ میشم
بدون که تا تهِ دنیا
میام دنبال رد پات
میام دنبال اشکی که
همیشه غرق ِ تو رویات