زخم…
توکه خونه نباشی، نمیشه بودو سر کرد،
ازون جایی که رفتی،فقط باید سفر کرد،
نمیشه بود و سر کرد،بااین حالی که داری،
تو مجبوری به بودن جز این کاری نداری،
نمی ذارم که رد شی تو باید باشی با من،
تو هستی که من اینجام تو مسئولی به بودن،
نمی تونی یه لحظه ام ازین تقدیر رد شی،
تورو از ما نساختن،تو کارت نیست بد شی،
توکه خونه نباشی جهان خاموش میشه،
برام تصویر معراج همین آغوش میشه،
توکه خونه نباشی،نمی شه بی تو سرکرد،
ازین خونه که رفتی فقط باید سفر کرد،
میخام یک بار ازین تب،از عشقت دور باشم،
به احساسی که باید برم مجبور باشم،
تو رفتی بی من اما،ازم یه عمرو بردی،
توام هم بغضی با من،از عشقت زخم خوردی،
کجا از خاطراتم، تورو از من گرفتی،
دارم می پوسم اینجا،چه زود از ذهن رفتی،
تو از جایی که میری باید با مرگ خوابید،
تو از جایی که میری باید از عشق ترسید،
توکه خونه نباشی،چطوری میشه سر کرد،
از اون جایی که میری،فقط باید سفر کرد…
محسن رمضانی
-
آقا محسن سلام کار خوبی بود دوست عزیز -----------فقط یه کم طولانی شده بود و میشد این همه احساس رو یه کم خلاصه تر کنی میدونی گاهی وقتها چندتا قل اضافه که بخوره این معجون احساس غلیظ تر میشه و شیرین تر --------در مورد قافیه ها هم داری و نداری و گرفتی و رفتی رو بهتره یه بازنگری کنی... و البته سفر کرد و سر کرد تکرار شده که اگه ابیات یکی بود و برای تاکید مشکل نبود اما چون مصرع رو عوض کردی بهتره یه تجدید نظری روش کنی رفیق خوبم ++++++وزن خوب بود برات آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم از نقد یا پیشنهاد من نرنجی . . . @};- :-)
-
دوتا گل سرخ... خیلی خوبی... مرسی... @};- @};-