سکوت
آره بد شـــدم ، بد – که خوبم کنی تو
طلوع غمـــــم تا غــــروبم کــنی تو
شکســــتم که بغضــم شکستم نده ،
دلم نشکــــــنه ، کـار دســــــتم نده!
سکوت ساده نیس تا که معنام کنی
تُو اشــــک گـُم شدم تا تو پیدام کنی
به درد رو زدیم تا فراموش نشه عشقمون
چقدر سوختیم تا که خاموش نشه عشقمون
نمیشــــد بمــونی ، نمیشــــــــد نرم
گذشــــتی ازم تــا مـنم بـــــگــــذرم
بریــــدم نه از تو ، فقــط از خــودم
بریدم کــه اینــــــقدر عاشـــق شدم
چقد حرفـــــه تُو بغضــمون نازنین
ته حرفم اینه ، میخامت ؛ همین
به مفهوم چشمات ، گره خورده رویای من
آهای نبض بودن ، تو برگرد به دنیای من
.
.
.
تو برگرد به دنیای من