کافه ی چشمات…
پشت یه میز خالی / یه جایی توی کافه / چشمایی که همیشه / ساعتُ میشِکافه!
خطوط کج و مَعْوَج / فانتزیایِ کاشی / چه کُنده لحظه وقتی / که مطمئن نباشی
پیاده میره عابر / پیاده رو باهاشه / یکی مییاد توو کافه / میز کناری جاشه
دود غلیظ پیپ و/ موسیقی کلاسیک / آدمای ریش بُزی / با جملههای آنتیک
حرفای سانتی مانتال / عینک ذرّهبینی / چایی با طعم کافکا / توو فنجونایِ چینی
کنار عکس ونگوک / صحبتای خصوصی / نگاهای دزدکی / از زیر شال طوسی
قهوهها وقتی تُرکَن!/ یه هم زبون نداری / مهم نمیشه حتی / چی رو لبت میذاری
آدما تازه میشن / بُرش نخورده کیکِت / سیگارِ بی بخار و / لبی که مونده ساکت
میزی که دس نخوردَهس / تلخیِ Espresso / شبیه خاطراتِ / قهوهی چشمای تو
قاشق و فنجون و دینگ / وعدهای که بیاته / و حسِّ رفتنی که / میونِ دست و پاته
اینجا برات غریبهس / بند و بساطُ جم کن / حسابتَم رو پیشخون / زحمت میزُ کم کن.