واژه های عبث
شعر مسخ واژه های عبث، بیهوده و مست
حرف تازه ای نداشت، فقط بازی تازه ای میخواست،
پس مست تر شد، شد دچار فازای سنگین تر، هرزه تر،
درداش کمتر شد بجاش توهماتش بیشتر تر، احمق تر
…
شعر مسخ واژه های عبث، بیهوده و مست
حرف تازه ای نداشت، فقط بازی تازه ای میخواست،
پس مست تر شد، شد دچار فازای سنگین تر، هرزه تر،
درداش کمتر شد بجاش توهماتش بیشتر تر، احمق تر
…