سیگار
شعرام که مرحم نشدن سیگار شاید مرحم بشه
یا لااقل گرمم کنه او ن موقع که سردم بشه
من کام به کام سیگارمو از زور درد دود میکنم
ثانیه های عمرمو با دود نابود میکنم
پک می زنم آروم بشم گریه دیگه بی فایده س
کارم گذشت از گریه و حالا شدم سیگار به دس (ت)
ای وای به اون روز که دیگه سیگارمم جواب نده
اون روز خدا بخیر کنه مرگ دلم صد در صده
گر چه حالا هم که حالاس به مردنم من راضیم
حیف که میگن دست خداس پایانه راه بازیم
دفتر ِ شعر من ببخش جای تورو سیگار گرفت
اشکام دیگه بی فایده س توو این معمای شگفت
سیگار ِ من تو لااقل بسوز به پای سوختنم
خسته شدم از گریه و واژه به واژه دوختنم
بسوز تا که گرمم کنی من بدجوری سرما زده م
شاید تو کاری کردی که من زندگی رو وا ندم
دستای هیچ فریاد رسی گرمای دست من نشد
کار خداس این درد مام پس بی خیال هر چی که شد
من کام به کام سیگارمو دود میکنم با حس درد
سیگار منو درک میکنه کاری که هیچ کسی نکرد
میسوزه پای سوختنم میسوزه تا آروم بشم
از روی درد باز نخ به نخ سیگارمو من میکشم
……………………………………………………….
سلام خدمت دوستای گلم این ترانه یکی از کارهای قدیمی منه و ممنون میشم اگه به جای گذاشتن گل و شیرینی کارو نقد کنید