هم دست
نمیترسم پیش تو اگه بشکنه غرورم
نمیترسم من از عشقت با اینکه از چشات دورم
نمیترسم شریک جرم! ما تو این راه همدستیم
اگه تبعید، مجازاتـــــــه تا آخر پیش هم هستیم
اگه جرم دلم عشقه بذار حالا مجازات شم
میخوام به جرم سنگینم یه عمر اسیر چشمات شم
اگه موندن تو قلب تو مث موندن تو زندانه
بدون رفتن از این زندان برام نقطه پایانه
به من چیزی بگو از عشق بگو امید فردامی
بگو مثل همون روزا هنوز تموم دنیامی
بهم حرفی بزن با اینکه حرفاتو نگات میگه
با اینکه قلبم اشتیاق و از چشمات فهمیده
ته این قصه ناپیداست آره این جاده روشن نیست
اگه پیشم نباشی تو چراغی توی دستم نیست
نه میشه بگذرم از تو نه میشه رد شم از احساس
میخوام بدونی این دستا چقد بدون تو تنهاس
یه اهنگی صدات داره شبیه هیچ سازی نیست
به جز بودن کنار تو دلم به چیزی راضی نیست
کنارت حال دل خوبه کنارم لحظه رو سر کن
تمام شعر تقدیمت تمام عشق و از بر کن