عشق و هوس
تو ازدحام این تردد کم میارم
دیگه دلت دلتنگ اون روزا نمی شه
اونقدر این روزا سر قلبت شلوغه
که جای خالی واسه من پیدا نمیشه
روزی که غم مهمون قلب بی کست بود
من جای غم شادی رو تو قلبت نشوندم
چی شد که هر لحظه دلت میل یکی کرد
چی شد که من اون گوشه قلبت نموندم
یه کمی به خود بیا قصه اینه
ظاهرت مردم و راضی می کنه
مث توپ فوتبالی توی زمین
هر کسی یه جوری بازی میکنه
اگه این پنجره رو وا نکنی
اون هوای سمی موندگار میشه
ذره ذره که نمیاد طرفت
یه دفه روی سرت هوار میشه
یادت میاد گفتی مث خون تو رگامی
کهنه شدم ، قلبت یه خون تازه می خواس
غافل از اینکه سرخی خون نیس ، شرابه
عشق و هوس هر دو شروعش یه معماس
تا کی می خوایی مثل یه بازیچه بمونی
برگرد فرصت داره از دست تو میره
تو ازدحام این هوس های پوشالی
قلب تو هم رنگ هوس داره می گیره
-
یادت میاد گفتی مث خون تو رگامی کهنه شدم ، قلبت یه خون تازه می خواس غافل از اینکه سرخی خون نیس ، شرابه عشق و هوس هر دو شروعش یه معماس =D> =D> =D> . ترانه زیبایی بود،لایک تقدیمتون @};- @};- @};-
-
@};- @};- @};- @};- @};-
-
سلام آقای صادقی اون گلارو گذاشتم که کسی مسندمو تصاحب نکنه ;)) ;)) انشاءالله برای تحلیل ترانه برمی گردم البته اگه نفسی باقی بود راستی این عکستون چقدر آشناست برای من ... قبلن کجا دیدمش :-? آهااااااااااااااااان! شبیه الهه صادقیههههههههههههههه :-) 8-> مو نمیزنین با هم :-) الحق که خواهر برادر تنی هستین ;)) ;)) راستیییییی دانشگاهی شدنتون قبول باشه ... ;)) ای بابا امان از کهولت سن :"> منظورم اینه که مبارک باشه :-) انشاءالله زود دکتر بشید و بتونید فرد مفیدی برای جامعه باشید 8-> 8-> شیرینی ماهم فراموش نشه :-) (( خوشبخــتی نصیــبتان))
-
سلام مجید عزیز...بعداز مدتی غیبت برگشتم... کارهای قبلی شما رو هنوز وقت نکردم سر بزنم اما این کار و خوندم و خالی از ایراد نیست...منم که می شناسی تعارف ندارم عزیزم ... تو ازدحام این تردد کم میارم دیگه دلت دلتنگ اون روزا نمی شه اونقدر این روزا سر قلبت شلوغه که جای خالی واسه من پیدا نمیشه مصراع اول داری از خودت و کم آوردنت خودت و حال خودت می گی اما از مصراع دوم همون بیت تغییر موضع می دی به سمت گفتن از حال و دل مخاطبت...و این خوب نیست و زنجیره پیوند معنایی بند رو بهم می زنه.. میل یکی کرد هم ضعف ساختاری داری چون درست بود می گفتی میل به یکی کرد... مث توپ فوتبالی توی زمین هر کسی یه جوری بازی میکنه اینجا برداشت من اینه که به شخصی که احتمالا و احیانا برات عزیز بوده و هست میگی تو مثل توپ فوتبال هستی که هرکسی باهات یه جوری بازی می کنه...یا برداشت من غلطه یا ... مجید جان هرگز این کارو نکن..هرگز تو ترانه یا شعرت معشوقت..مخاطبت..هرکسی رو که وصفش می کنی به چیزی تشبیه نکن که حقیره که کمه...این رو خواننده به پای کوچکی قلب و احساس خودت میذاره با تحقیر کسی و تشبیه اون به توپ فوتبال و اسب و چیزای کمتر از گل دیگه نمی تونی ترانه جالب و دلنشینی بگی... طرفت رو بزرگ کن حتی اگه بزرگ نیست چون اینطوری نشون می دی قلب و فکر و روح تو بزرگه که کوچکی کسی رو ندید می گیری و از بزرگیش می گی حتی اگه همه باهاش مثل یه توپ بازی کرده باشن...تصاویر ناب زیبا از معشوق خلق کن...اگر میخوای عاشقانه خوب و سالم و دلپسند بگی...دنبال تقلید از کسی نباش...خودت باش..بذار قلبت تو ترانه هات جاری بشه... و با کاربرد کلمه ای مثل شراب تو ترانه اصلا موافق نیستم مگر به جاش که نشه غیر از شراب چیزی بهتر به جاش گذاشت...سعی کن از واژه ها و کلمه های ساده تر و صمیمی تر و تازه تر استفاده کنی... برادر خوبمی که بی تعارف میگم و امیدوارم دلخور نشی... برقرار باشی
-
درود بر این قریحه. امیدوارم همیشه موفق باشید.
-
@};- @};-