یک دُوز بالاتر…
بِبر یک دُوز بالاتر / تهِ خطُ میخواد رد شه / که باز دستای عزرائیل / واسه مرگش مُردد شه
توو دنیایی که اکسیژن / توی کپسول فراوونه / نفس رُ مِک زدن با نِی! / شبیه عشق میمونه
همیشه اینُ میگی که / یه جایی واسه خوابت هست / دِلامَصَّب! مگه جز این / توو دنیای خرابت هست؟
با قرصات داری میرقصی! / به آینده امیدواری / توو آیْنه باز میخندی / با ماژیک موتُ میکاری!
توو خوابم درد میبینی / خوره افتاده توو جونت / چقد خونگرم و آرومی / سرطان رفته توو خونت
تموم اضطرابت رُ / به عمق بالشت دادی/ میگی خوبی و با لبخند / بازم به سرفه افتادی
لباست قد کشیده باز! / تنت تفسیر آتیشه / سکوت ممتدت داره / دچار همهمه میشه!
باید مفعول باشی تا / بفهمی مزهی دردُ / رو تختت تخت میخوابی / توو این دنیای نامرد و
بِبر یک دُوز بالاتر / تهِ خطُ بذار رد شم / نمیتوونم که بعد از تو / واسه موندن مُردد شم.
تقدیم به بیماران سرطانی