یک استکان آرامش
رفتم از این خونه، دنیا رو سرم آوار شد
جنگ سوّم توو جهان ذهن من بیداد کرد
باز هم زندونی افکار بی مورد شدم
این اسیرُ باید از ذهنیَتش آزاد کرد
من به این دنیای خودکامه یکم بدبین شدم
که بهم دستور میده تا منم «باشه» بگم
ظاهراً هرچی سر جاشه، ولی معلوم نیست!
آخرش آشوب ها این نظمو می پاشه به هم
زندگی شعراشو «نو» کرده که من سردرگُمم
مثل «نیما» خارج از وزنه، ولی توو قافیه
چاییو دم کن، یکم دنیامو تسکینش بده
واسه ی آرامشم یک استکانم کافیه
کافیه، هرچی، به هر کی، هرکجا، رو میزدم
هر مسیری جز تو رفتم، آخرش دیوار شد
از دلیل مبهم برگشتنم چیزی نپرس!
رفتم از این خونه، دنیا رو سرم آوار شد
دل به دریایی زدم که عشقمو از من گرفت
خاطراتم طعمه شد، تسلیم امواجش شدم
من یه عُمره دورم از عطر خوش آرامشت
چاییو دم کن که خیلی وقته محتاجش شدم
.:: یک استکان آرامش؛ مجموعه اوّل ترانه های آریا.ا.صلاحی ::.
-
سلام آقاي اصلاحي تصويرسازي هاتون و بر خورد متفاوت شما با كلمات جزو اتفاقات خوب ترانه تون بود. البته همين ساختار شكني مفهومي باعث شده قدري آشفتگي در ترانه تون به جود بياد كه ذهن مخاطب رو ازمسير اصلي ترانه كه يك نورم عاشقانه داشت دور كنه. :-) و دو مصرع اول ترانه تون ار ركن مزني فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن خارج بود كه حتما بايد اصلاح بشه :-) با آرزوي موفقيت هاي بيشتر براي شما. راي تقديمتان @};- @};- ((روزگارتان گلباران))
-
سلام عادت ندارم یه قسمتهایی از ترانه رو کپی پیست کنم و از بقیه جداش کنم...بندبند ترانه کنارهم و مکمل هم زیباست من مشکل پسند ...بسیار بسیار پسندیدمش...آفرین عالی بود هم عالی اومده هم عالی گفته شده و هم عالی نشسته...همه چی عالی تر از عالی آفرین @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
-
کافیه، هرچی، به هر کی، هرکجا، رو میزدم هر مسیری جز تو رفتم، آخرش دیوار شد از دلیل مبهم برگشتنم چیزی نپرس! رفتم از این خونه، دنیا رو سرم آوار شد =D> =D> . عاااالی بود @};- @};- @};-
-
سلام آقای صلاحی ببخشید ندیده بگیرید. اوووووووووووووووووووووووووووووووول :"> :">