((۱۰۰-))
(( بســــمِ الله الرحمن الـــــرحیم ))
هـــشـــدار!
به دلیل داشتن تصاویر دلخراش خواندن این ترانه برای سالـمندان و مبتلایان به بیماران قلبی،عصبی وتنفسی و کودکان ونوجوانان
توصیه نمی شود!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خفــه شو! اعتراض وارد نیست
بودنت اولین گنـــــاه توئــــــــه…
هر شب از ترس خواب بیداری
تخت خوابت شکنجه گــــاهِ توئه
حکم صادر شده…تو محکومی!
که خودت قاتل دلت باشی
که فقط کنج سالن تشریح
تا نفس داری اسکلت باشی
هفه هفته سشنبه باشه برات
روز و شب ساعتت روو ۱۰ باشه
هم اتاقت یه بچه جِن بشه و …
بهترین دوستت شبح باشــــــه!
حکمت اینه بعد از این هــرشب
پای شامت یه شــاااات خوون بزنی!
بی کسیتو بغل کنی! رگتو…
پیشِ چشمای هر دوتون بزنـــــی!
که ببینی روو تخت خواب خودت
عشقتو زنده زنده سوزوندی
جیغِ مادر بپیچه تووی سرت…
کاش همیشه یه بچه می موندی!
که بدونی یــــه روز زیرِ قطار…
وقتی مَس(ت) رووی ریلی لِه میشی
یا شبیهِ یه بچه گربه ی کوور…
زیرِ چــــرخ تریلـــــی لِه میشـــی
جمجمه های رووی میزت رو…
میوه های رسیده می بینی!
درِ یخچال و باز می کنی و
دست و پایِ بریده می بینی!
شب به شب ترس مثل یک تروریست
روحتو به گــــــلوله می بنــــــده…
سرتو بــــــا چشای خوشــــرنگش
رووی دیوارِ خونـــــــه می خنــــده!
هر شب از ترسِ مرگ می میری
سرت از انفجار می تـــــــرکه
یه نفــــر رووی ریل می رقــــصه
تووی مغــــزت،قطــــار می تـــرکه!
هر دو چشمات کاسه ی خونن…
مغزت از جمجمه ت زده بیرون
برو روو گورِ تَنگِ تنهــــاییت
بــــــــــا صدای بلند نجمـــه بخون!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(( آرامشی از جنس باران نابِ خدا…نصیبتان ))
-
درود یه ترانه ی ناب @};- خیلی عالی بود حمیده جان پیروز باشی عزیزم
-
من از دستت شما چیکار کنم @};- @};- =D> =D>
-
=D> =D> =D> =D> اونقدزر زیبا بود که تعیریف نمیشه کرد
-
من مو به تنم سیخ شد کم پیش میاد این جوری بشم حکمت اینه بعد از این هــرشب پای شامت یه شــاااات خوون بزنی! بی کسیتو بغل کنی! رگتو… پیشِ چشمای هر دوتون بزنـــــی! عالی بو عالی اینو با موسیقی راک وای چه حالی می ده =D> =D> =D> @};- @};- @};-
-
=D> @};- درود بر حمیده ی گرامی
-
كسي نمي تونه انكار كنه تا به حال همچين لحظاتي و تو زندگيش تجربه نكرده! اين ترانه به هيچ عنوان ترسناك نيست فقط روزمرگي هاي تلخمون و با لحني كه كمتر به گوش رسيده بيان كرده،من دوستش داشتم چون اين لحظات و درك كردم و ديدم. عالي بودي حميده جان،مثل هميشه عالي بودي. @};- @};- @};-
-
=D> =D> =D> =D>
-
=D> @};-
-
جمجمه های رووی میزت رو… میوه های رسیده می بینی! درِ یخچال و باز می کنی و دست و پایِ بریده می بینی! سلام تصویرهای قوی و جالبی بود! @};-
-
سلام خیلی قوی بود اما چرا انقد نا امید چرا انقد سیاه؟! هدف چیه!؟ چرا دوس دارید این ترانه ها خونده بشه! ترانه به اشتراک گذاشتنه احساسات هم هست درسته! اما واقعا دوست دارید اینا از شما خونده بشه! و میراث شما باشه... دوگانگی شخصیتی داره ترانتون با جمله های آخرتون حیف این همه نبوغ نیست که به خدمت سیاهی باشه! موفق باشید
-
سلام چرا فکر میکنید شاعر از این کارش هدف خاصی داره مثل ترویج سیاهی. این بی انصافیه. کارهای قبلی شاعر رو بخونید و به وبلاگشون سر بزنید تا احساس ایشان رو بشناسید . حیف این هنر در هدمت سیاهی باشه یعنی چی؟ این حرفتون خیلی سنگینه.
-
-
زیبا بود و بسیار بسیار هنری
-
یه کاری کن نوجوانون ها هم بخونن من خیلی دلم میخئاد ببینم چی نوشتی؟ :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-))
-
آخ!قلبم!آخ!
-
درود خانم غفوریان عزیز تجربه خوبی بود از خواندن کارتون لذت بردم فضای کار خیلی تازه و بکر بود سپاس موفق باشین @};-
-
در اینکه ترانه قوی بود شکی نیست. ولی من بعضی از تصاویرو درک نکردم.دوستان اشاره کردن من دیگه نمیگم موفق باشید :-x
-
سلام خانم خمیده سادات غفوریان عزیز یه پیشنهاد خیلی خیلی دوستانه وقتایی که تو خونه تنهایید فیلم ترسناک نبینید یا حداقل ترانه نگید روی روحیتون بد جور تاثیر میذاره :-)) :-)) :-)) :-)) کار متفاوتی بود کاش امشب خوابم ببره :-)) :-))
-
سلام خانوم غفوريان اگر چه اين كار پر از تصاويرهاي بكر و قافيه هاي بكر تر بود امابا اجازتون كار قبليتون رو بيشتر دوس داشتم بااينكه تقريبن به زبان خودتون دس پيدا كرديد و امضاي كارتون زير تمام شعراتون هست حتا اگه اسمتون رو هم ننويسيد ميشه فهميد اين كار مال كيه @};- @};- @};- قبلن هم گفتم زبان كاراتون يه جورايي خشن و مردونه س و اون لطافت شعرهاي زنانه رو نداره :< وهم اتاقت اگه هم اتاقيت نوشته شه بهتره جسارت منو بپذيريد و شب و روزتون پر ترانه @};- @};- @};-
-
سلام خانم غفوریان خفــه شو! اعتراض وارد نیست بودنت اولین گنـــــاه توئــــــــه… هر شب از ترس خواب بیداری تخت خوابت شکنجه گــــاهِ توئه صادقانه بگم به جز بند اول هیچ کدام از بندها منو درگیر نکردن ترانه های قبلی تون رو بیشتر دوست داشتم @};- @};- @};-
-
=D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
-
بسیار زیبا باون غفوریان عزیز مثل همیشه =D> @};- @};- @};-
-
سلام بانوی ترانه حمیده عزیز :-x چرا این موضوع رو انتخاب کردین :-S :-S شما همیشه در تصویر سازیهای بکر استادانه عمل میکنید حیف نیست لحظه های زیباتون رو در این تصویرها لکه دار کنید =(( =(( 2 تا سئوال دارم از شما : 1-هفه هفته سشنبه باشه برات روز و شب ساعتت روو ۱۰ باشه....... سه شنبه و 10 یه موضوع شخصی برای شما تلقی میشه یا به تصویرهای که آوردید (روح .. بچه جن.. دست و پای بریده ..) مربوط میشه 2-بــــــــــا صدای بلند نجمـــه بخون!....اگه براتون زحمتی نیس این مصرع هم توضیح بدین نجمه بخون یعنی چی بانو؟؟ ترانه های شما همیشه لایکن :-x :-x عیدتونم مبارک @};- @};-
-
بالاخره اون چیزی که می خواستمو یافتم. خیلی خوشم اومد. به به. جیگرم حال اومد 8-> اما من از ترس بیداری همش خوابم :-) کار متفاوتی بود آفرین @};-
-
ميخوام بدونم شبي كه اين ترانه رو نوشتين چجوري خوابتون برد :-? ..منم دقيقا سوالات خانم صادقي رو ميپرسم.. منظورتونم از "نجمه بخون" نفهميدم...موفق باشيد
-
سلام نمیخوام ترانه ی شمارو تحلیل کنم. فقط اون چیزایی رو که بلدم رو رک وراست میگم. ترانه تون خیلی شبیه اون ترانه هایی که گروهای شیطان پرستی توی کشورهای غربی میخونن. از نظر مفهوم که مرگ رو به آدم القا میکنه.من ترانه های سیاه خیلی زیادی رو شنیدم. اما این یکی (ببخشیدا اینو میگم) انگار خوده شیطان سروده. البته معلومه که خودتون اعتقادی به این حرفها ندارین.(امیدوارم که نداشته باشین). چون فضای ترانه تون فضای ضد انسانیه. ببخشید که رک حرف زدم.ولی ترانه تون واقعا تاثیر میزاره رو آدم. عیدتونم مبارک باشه
-
سلام برادر بزرگوارم...آقاي صادقي گرامي. من هم نميخوام بدون اجازه ي خواهر گلم وارد اين بحث بشم اما دلم ميخواد اندازه ي خودم و دانسته هام به كامنتتون پاسخ بدم... فكر كنم كمي بي انصافي باشه اگه اين ترانه و تصاويرش رو شبيه به ترانه هاي اجراشده توسط فرقه هاي شيطان پرستي بدونيم... شاعر توو اين ترانه از مضمون كاملن تكراري (( تنهايي و انزواي آدمي )) استفاده كرده...ا خستگي و روزمرگي يه انسان از همين حوالي... از سردرگمي و حيروني كه لحظه لحظه ي زندگي اون آدمو تسخير كرده.... ما هميشه از اين دست مضامين توو ترانه هامون داريم... اما اينبار شيوه ي بيان و پرداخت با تصاوير وحشتناك شايد يكي از دلايلي هست كه موجب شده اين طرز فكر براي شما بوجود بياد. ببينيد برادرم...شاعر توو اين ترانه خواسته اوج نفرت و خستگي يك فرد از زندگيشو بيان كنه... توو اين ترانه ي 10بندي تمام تصاوير دست به دست هم ميدن تا سياه ترين واژه ها و گلايه ها رو فرياد كنن. طبيعتن براي پرداخت اين ترانه ي كه تعداد بند هاش محدوديت دارند شاعر بايد به يك معضل بپردازه و اگه بخواد از سياهي ترانه كم كنه و با آوردن بند هاي به مراتب خاكستري تر فضارو بهبود ببخشه مخاطب بطور آني جا ميخوره! و از طرفي اگر شاعر بخواد قصه ي ترانه رو به سمت اميد و اميدواري سوق بده ( با همين پرداخت ريزبينانه ) تعداد بند هاي بيشتري رو مي طلبه... فرمودين اين كار ضد انسانيه....اما مخالفم. چون وقتي در يك ترانه گوشه اي از زندگي يه" انسان" به تصوير كشيده ميشه و عذاب و خستگي مفرطش از زندگي و تقدير به مخاطب القا ميشه...... وقتي از دردهاي" انسان "حرف زده ميشه....وقتي گلوي واژه واژه ي يه ترانه رو " غربت و تنهايي" يك "انسان" پر ميكنه.... اينا همش درداي" انسانيه" برادر! گاهي وقتا يادآوري اين دردهاي تكراري دروازه ي دل و باز ميكنه براي ورود اميد... @};- اين ترانه فضاش سياهه...آخرشم ختم ميشه به مرگ....به قبول انزوا از سمت شاعر...به تسليم شدن در برابر تنهايي! گاهي وقتا بايد يه واقعيت هايي رو ترانه كرد... گاهي بايد يه چيزايي رو پذيرفت! با اين كه تلخن... @};- @};- @};- اين ترانه واقعيت زندگي همه ي ماست.......با اين تفاوت كه ميتونيم پايانشو تغيير بديم! نظر من كاملن برداشت شخصي بود و طبيعتن ممكنه اختلاف نظر داشته باشيم... من خودم شخصن دوست داشتم اخر اين قصه روشن باشه.......و مطمئنم حميده ي سادات نازنين هم اگه قالب ترانه بهش اجازه ميداد اين كار رو مي كرد... @};- @};- @};- @};- راجعبه باور ها و اعتقادات شاعر هم يقينن نميشه با همين يك ترانه قضاوت كرد و پيشنهاد من به شما اينه كه ترانه هاي قبلي ايشون رو هم حتمن مطالعه كنيد. @};- سلامت و عاقبت بخير باشين برادرم @};-
-
سلام.خانم صادقی عزیز من قبل از این که دیدگاه امید جان منتشر بشه.یک اعتراض کوچولو به این ترانه داشتم ولی در نهایت موقعی که دکمه فرستادن رو باید کلیک می کردم صرف نظر کردم.با گاهی و حتی بیشتر از گاهی هم من موافقم که به دردها با صدای بلند پرداخته بشه اما مسئله اینه که احساس میشه این وجه غالب تو کارهای خانم غفوری هست .البته شیطان پرستی که منصفانه نیست اما فضای سیاه غالب هست و حداقل برای من از خانم غفوریان که طلب آرامش برای همه می کنه ،عیدو تبریک می گه و دوستای خوبی مثل شما داره پذیرفتنی نیست که فضا رو برای زیبایی های زندگی اینقدر تنگ بگیره.حقیقتش کارای ایشان واسه من حکم تخم مرغ شانسی رو پیدا کرده.این فضا آزارم می ده و ترانه های خانم غفوریان هم شانس منو کمتر می کنه که از هنر یکی از سه شاعر برجسته آکادمی در نظرسنجی خودم از خودم بیشتر لذت ببرم.گاهی فکر میکنم قدرت تخیل و تصویر سازی ایشون عرصه رو بر احساسات واقعی شون تنگ می کنه.کاش من اشتباه کرده باشم @};-
-
با عرض سلام خدمت خانوم صادقی خیلی دوست داشتم نظرات شمارو روی ترانه های خودم میدیدم که قطعا برام افتخاری میشد. ولی حتما اشکال از ترانه های من هستش که این افتخار تا حالا نصیبم نشده. اما بریم سر این اصل مطلب. من نگفتم خانوم غفوریان ترانه ی شیطان پرستی سروده. گفتم متن ترانه شون شبیه ترانه های این گروه های منحرف هست و چون هست این حرف رو زدم. به خدا هیچ کدوم از ما ایرانیها نه درست درمون میدونیم شیطان پرستی چیه ونه اعتقادی به این چیزای پوچ داریم. دوم، اینکه آدم بخواد احساس یه کسی رو که ناامیده با عباراتی مثه:(سالن تشریح-اسکلت-بچه جن-شبح-خون ریختن-رگوزدن-بچه گربه ی له شده زیر تریلی-جمجمه وهمین جور ادامه بده) نشون بده. چه کاریه آدم از عبارات احساسی ولطیف وشاعرانه استفاده کنه. همون بهتره بره یه فیلم ترسناکو نگاه کنه وهرچیزی رودیده بیادو روی کاغذ بیاره. شاید شما هم درست بگین. اینکه من گفتم (امیدوارم که اعتقادی به این مسایل نداشته باشین) یه کم زیاده روی کردم. پاراگراف بالا اشاره کردم که ایرونیا چه جورین.و من بابت این جسارت عذر خواهی میکنم. باید اشاره کنم که من قبل از این ترانه،چند تااز ترانه های ایشون وهمچنین ترانه های ترکیبیه ایشونو با شما وسومین فرشته ی چارلی( خانوم فریبا سید موسوی) رو هم خووندم.{ امیدوارم از شوخیم ناراحت نشین} و یه چیزه دیگه از کسی که خودش اذعان میکنه عاشقه فیلمهای ترسناکه (خوده شمارو میگم خانوم صادقی) انتظار نمیره که از ترانه بدتون بیاد. ببخشید که سرتون رو درد آوردم درضمن ؛پشنهاد میکنم اگه میخوای جوابی بدین با پیام خصوصی بفرستین تا باعث متشنج شدن فضای آکادمی نشیم. البته از جسارتی که کردم خیلی خیلی عذر میخوام @};- @};- @};-
-
دو نکته مد نظرم اومد 1 انسان تمام انرژِی و کنش های خودشو از بیرون میگیره و هیچ چیزی از درون نمیتونه بدون پیش زمینه ی قبلی اون رو تشویق به انجام کاری بکنه! این ترانه هم از دنیای بیرون پر از انرژی های ویران گر برای انسان بود! که بده! 2 انسان آفریده شده که شکوفه بزنه، مثله گله نیلوفره آبی در وسط منجلاب و لجن زار ها!!! اما شکوفه!! اما شکوفه زدن مهمه!! خانم غفوریان تنها منجلاب انسان رو (بنظر من بدون خیر خواهی و صرفا به جهت تبهر خودشون توی این کار) به تصویر کشیدن همین! این هنر نیست! این بنظر من در مقابل هنره... هنر آفریدن زیباترین چیز ها از بدترین چیز هاست باز هم مثله گله نیلوفر آبی...
-
-
سلام دوست من نمیدونم شما چقدر در مورد فراماسونری و شیطان پرستی اطلاعات دارید ولی اصلا کار خانوم غفوریان توی این دسته نیست بنده چون تا حدی اطلاعات دارم عرض میکنم. کلمات لطیف باشه برای ترانه های عاشقانه و مضمون لطیف توی این مضامین اگر رک گویی نشه حق مطلب کامل ادا نمیشه مثل اینکه سر کلاس تنظیم خوانواده در لفافه صحبت کنیم طبیعتن کسی متوجه اصل مطلب نشده و حق مطلب ادا نمیشه هیچ تازه انحرافاتی هم پیش میاد. یه هنر مند نمیتونه انقدر خودشو پایبند به قواعد بکنه تا نتونه حرفشو بزنه اصلا صحیح هم نیست
-
-
سلام بانو غفوريان @};- گريم گرفت خانوم چه فضايي داشت شعرتون ترسناك نميشه گفت بيشتر رك بود كه دلنشين شده بود فكر كنم اين ترانتونوقبلا تو وبلاگتون خونده بودم درسته؟ @};- درس گرفتم خانوم از شما جاري باشيد =D>
-
سلام خانم غفوریان بسیار لذت بردم واقعا دوست داشتم لایک @};- راستی پس این کار رو کی باید بخونه :-? ;)) @};-
-
=D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- :-)
-
سلام خانم غفوریان عزیز چه تصویر سازی چه بندهایی و چه ترانه ای آفرین بانو شما همیشه یکی از بهترین های اینجا بوده و هستید همیشه ترانه هاتون چیزای خوبی برای آموختن داره خوشحالم که هستید و هستم خوب شد من این کار رو روز خوندم اگه شب بود که ... ;)) عیدت مبارک @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
-
سلام آبجي خانومي گلم :-x :-x :-x :-x :-x :-x ممنونم كه دوباره با قلم زلال دلت نوشتي.... @};- @};- @};- هشدار اول ترانه رو خوب اومدي! با اين كه خودت ميدوني عشق فيلم ترسناكم ولي يه جاهايي از ترانه ت اونقد تصاوير زنده و قابل لمس بود كه اگه نمي گفتي جيغ نكشم واقعن ميكشيدم ;)) ;)) آفرين دختر گلم...تو هميشه مايه ي افتخار مني :-x ;)) اينبارم با بند بند وجودم ترانه تو حس كردم و به داشتن دخمل نازنيني مث تو باليدم @};- =D> =D> :-x :-x فقط يه سوال دارم...با اينكه جوابشو ميدونم اما ميخوام اگه دوست داشتي خودت بهم بگي...: هدفت از نوشتن اين ترانه چي بود ؟ و اينكه با نوشتن اين ترانه ميخواستي چي و نشون بدي خواهري؟ خيلي دوست دارم جوابتو بدونم...ميخوام بدونم خواستي با آوردن اين تصاوير وحشتناك چي و يادآوري كني؟ آخ كه چقد تو ماهي / قربونت بشم الهي :-x ;)) :-x و در آخر يه دعاي كاملن پليدانه: :-)) :-x :-x :-x (( تـــــــصاوير اين ترانه نصــــــيبتان )) :-S :-S :-S :-S :-S :-S :-S
-
سلام بر بانوی هنرمند و مبتکر آکادمی.. :-x :-x :-x چه کار عجیب و بکری بود =D> @};- ..حس دیدن فیلم تو تیپ ژانر وحشت بهم دست داد.. :-S :-S :-S واقعا بایستی بابت خلق همچین کار بکر و قابل تاملی بهتون تبریک ویژه کفت =D> =D> =D> =D> =D> راستی عید مبارک.. @};- @};- @};-
-
اگه مشکل قلبی نداشته باشیم پای این ترانه دچارت میشه ;)) سلام خانم غفوریان طبق عادت قبلی عالیییییییییییییییی بود =D> =D> =D> =D> =D> =D>
-
سلام عزیز دلم ...وای حمیده جون تمام تنم داره می لرزه ..دارم نگرانت می شم ;)) ولی گذشته از شوخی از این دست ترانه ها زیاد خوندم ولی تصاویر بکر و خلاقیتی که درش بکاربرده بودی خاص خودت بود و (مال ) خودت بود انقد تصاویر بکار رفته زنده و واقعی بود که مثل یه فیلم جلوی شمام بود ...حتمن به (دارن لین بوسمن ) می گم که فیلمنامه ی اره 7 رو به دست تو بسپاره :-)) ..فکر کنم اسکار نصیبش بشه ;)) لذت بردم عزیزم خوشحالم که بر تمام موضوعات تسلط کافی داری و واقعن نمیشد یه بند عالیتر انتخاب کرد چون تمام بندها عالیتر هستند هزار آفرین استاد خوبم و رفیق خوب و شاعر خودم خفــه شو! اعتراض وارد نیست بودنت اولین گنـــــاه توئــــــــه… هر شب از ترس خواب بیداری تخت خوابت شکنجه گــــاهِ توئه حکم صادر شده…تو محکومی! که خودت قاتل دلت باشی که فقط کنج سالن تشریح تا نفس داری اسکلت باشی هفه هفته سشنبه باشه برات روز و شب ساعتت روو ۱۰ باشه هم اتاقت یه بچه جِن بشه و … بهترین دوستت شبح باشــــــه! حکمت اینه بعد از این هــرشب پای شامت یه شــاااات خوون بزنی! بی کسیتو بغل کنی! رگتو… پیشِ چشمای هر دوتون بزنـــــی! که ببینی روو تخت خواب خودت عشقتو زنده زنده سوزوندی جیغِ مادر بپیچه تووی سرت… کاش همیشه یه بچه می موندی! که بدونی یــــه روز زیرِ قطار… وقتی مَس(ت) رووی ریلی لِه میشی یا شبیهِ یه بچه گربه ی کوور… زیرِ چــــرخ تریلـــــی لِه میشـــی جمجمه های رووی میزت رو… میوه های رسیده می بینی! درِ یخچال و باز می کنی و دست و پایِ بریده می بینی! شب به شب ترس مثل یک تروریست روحتو به گــــــلوله می بنــــــده… سرتو بــــــا چشای خوشــــرنگش رووی دیوارِ خونـــــــه می خنــــده! هر شب از ترسِ مرگ می میری سرت از انفجار می تـــــــرکه یه نفــــر رووی ریل می رقــــصه تووی مغــــزت،قطــــار می تـــرکه! هر دو چشمات کاسه ی خونن… مغزت از جمجمه ت زده بیرون برو روو گورِ تَنگِ تنهــــاییت بــــــــــا صدای بلند نجمـــه بخون! =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
-
نگران نباشين فريبا بانو جان فقط من ميدونم اين موجود بلاگرفته چه هيولاييه ;)) ;)) ;)) ;)) ;))
-
با سلام ببخشید که مزاحم شدم. آره 7 خیلی وقته ساخته شده. اگه ندیدینش برین ببین. این فضایی که خانوم غفوریان ساخته ، خوده فیلم evil dead (کلبه ی وحشت) هستش که تازه از پرده ی اکران اومده پایین. توی تیتراژش اسم خانوم غفوریانم بود. بازم عذر میخوام
-
-
سلام بانو پس منفی 100 این بود؟! :-? منتظرش بودم! @};- فضای کار رو بسیار دوست داشتم و برام تجربه ی جدیدی بود.هر بند تصاویر و تعابیر جالبی داشت! =D> نمیدونم شاید باید چند بار دیگه بخونم تا به یه ارتباط عمودی مناسب برسم! :-S آبی باشید @};-
-
سلام حمیده سادات عزیزم ترانه ی خاص و زیبایی بود لحظه لحظه تون پر از لبخند و احساس بانو عیدتون مبارک @};-
-
زیبا بود بانو . :-) پاینده باشید
-
درود بانو زیبا بود و پسندیدم اما ترانه های قبلیتونو دوست تر میداشتم.... موفق باشید همیشه - عیدتون مبارک باشه امیدوارم طاعاتتون مورد قبول واقع شده باشه @};- @};- @};-
-
خوب سرودید ترسناک نیست...دردناکه...واقعا گاهی حقیقت را بی پرده باید سرود...افرین @};- @};- @};- @};- @};-
-
سلام حرفی نیست بجز =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
-
سلام خانم غفوریان عزیز :-x ،واقعا خیلی ترسناک بود :-( ،هم ترسناک هم ناراحت کننده به خاطر فضای سرد درون شعرامیدوارم احوالات درونی شما نباشه.، :-S وهم اینکه خیلی خیلی خوب بود به خاطر اینکه یه کار پرازتصاویر عالی خوندم. هفه هفته سشنبه باشه برات روز و شب ساعتت روو ۱۰ باشه هم اتاقت یه بچه جِن بشه و … بهترین دوستت شبح باشــــــه :-S :-S :-S برو روو گورِ تَنگِ تنهــــاییت بــــــــــا صدای بلند نجمـــه بخون،خییییلیییییییی این تصویرتون رو دوست داشتم. قطعا پسندیدم. @};- @};- @};- @};-
-
خداروشکر از نوجوانی در اومدم :-) بسیار خوووووب بود @};- =D> =D> =D>
-
مث همیشه لایکی :) @};- @};- @};- @};-
-
سلام عالی بود خانوم غفوریان... اما شما که اولش از همه نوع مقطع سنی رو منع کردین؟؟؟؟ خوشم اومد مضمون شعرت خیلی عالی بود.. خوشمان آمد لاااااااااااااااااااااییییییک @};- @};- @};- @};- @};- @};- :-x
-
زیبا بود ولی دیگه رفته بود تو ژانر ترس و وحشت. البته صحنه های ترسناک عالی تصویرپردازی شده بود.جوری که آدم واقعا تو مخیلش تو یخچال دست و پای بریده میدید . موفق باشید :-) =D> @};-
-
=D> =D> =D> =D> ;)) ;)) نمیگم چه افتخاری نصیبم شده که ریا نشه :)
-
:-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-(
-
اي بتركي فريبا :-S :-S :-S :-S :-S :-)) :-)) :-))
-
:-)) :-)) :-)) :-)) :-))
-
-
واما حمیـــــده بانـــــــــو =D> =D> =D> =D> این شب عیدی فیلم ترسناک برامون رو پرده نشون میدی؟!!! اشکال نداره من فیلمای ترسناکو همیشه دوست دارم چه هیجانی داااااااشت :-S :-S :-S :-S جمجمه های رووی میزت رو… میوه های رسیده می بینی! درِ یخچال و باز می کنی و دست و پایِ بریده می بینی! :-S :-S :-S :-S ولی یه کار بسیار متفاوت که خیلی دوسش داشتم واقعا به تصویرهایی که به زیبایی در ترانه گنجونده شده باید احسنت گفت =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
-
@};- =D>
-
-
شب عید اونم از نوع فطرش که ادم کلی مهمون داره فرصتی شد برای بعضیها :-S :-S :-S :-S
-
نه فريبا بانو اين " بعـــــضيها " واس خاطر ديدن جمال يه بنده خداي بسيار با شخصيتي امشب اومدن اكادمي ;)) درست ميگويم آيا ففر جان؟ :-)) :-)) :-)) :-))
-
فدای شما دوستای عزیزم :-x :-x فریبــــــا بانـــــو خودتو ناراحت نکن ما خانوادگی فرصت طلبیم ;)) ;)) از نبودتون بهره بردیم ;)) ;)) ;)) ........ الی جان با این دست گلی که تو دیشب آب دادی ما که از دیدن این بنده خدای با شخصیت محروم شدیم! :-)) :-)) ولی برای جبرانش حضوری خدمت میرسم حتما :-)) :-)) :-))
-
غلط املایی؟؟!! کو ؟؟ من اصلا متوجه نشدم :-/ فک کنم این بنده خدای با شخصیت قهر کرده این وروجک رفته منت کشی :-)) :-))
-
-