نرو دلم

نرو دلم بری تنها می مونم
نرو واست ترانه ها می خونم
از عشق تو ترانه ها می سازم
اگه بری از غصّه ها می سوزم
می خوایی بری مرام تو می ذاره؟
نمی بینی حالم خراب و زاره ؟
یه عمره من شریک غصّه هاتم
قهرمان تموم قّصه هاتم
چی شد که از من بریدی ، بی وفا
آخه بی من ، می خوایی بری تا کجا
دل می کَنی از من به این راحتی
آخه دور از هم نبودیم ساعتی
بری بیکس دق می کنم جون تو
فقط منم تو دنیا مجنون تو
این دم آخر بیا تو آغوشم
شربت زهر از دست تو می نوشم
با دست خود دفنم بکن بعد برو
با خاطراتت تا نشم روبرو
کفن بیار ، قبر منو زود بکَن
غریبه ها پشت سرت بد نگَن
بذار بگن هر دو تا باهم رفتن
گریه نکن ، مردم چیزی نفهمن

از این نویسنده بیشتر بخوانید: