شقایق

توی ساحل، تک و تنها روی ماسه های خیس
کنار گوش ماهیا نشسته بود این دل من
فکر میکرد میشه سفر کرد تک و تنها و رسید
از تموم آدما شکسته بود این دل من

تا یه روزه سرد پاییز، پیشه بته های نور
فصل کوچ مرغ ماهیخواره سرزمین دور
ماهیای رنگارنگ خبر دادن از یه پری
یه پری که خونه داشت اونور دریاهای شور

پا شد و بار سفر بست که بره این دل من
بره و اون پریو اونور آب پیدا کنه
از سر بلندترین موجای دریا بگذره
دل تنهاشو واسه پری خانم شیدا کنه

توی راه این سفر دلم سوار قایقه
راهه خونشو میگه ستاره ای که عاشقه
باروون از نگاش میگه، نسیم از عطر تنش
دریا توو گوشم میگه که اسم اون شقایقه

—————————————————-
میدونم ارزششو داره اگه تنها بمونه دل من
واسه جای خالیه نگات بخونه دل من
اگه دق کنه، بمیره تو خیال داشتنت
بذار تنها تو خیال تو بمونه دل من

دل من میخواد یه روز توو بوسه هات خطر کنه
دل من میخواد یه شب تو آغوش تو سر کنه
دل من چله نشینه غمته اما میخواد
برای داشتن تو تا ته عشق سفر کنه

توی راهه این سفر دلم سواره قایقه
راهه خونشو میگه ستاره ای که عاشقه
بارون از نگاش میگه، نسیم از عطر تنش
دریا تو گوشم میگه که اسم اون شقایقه

از این نویسنده بیشتر بخوانید: