حالا مونده تا بشناسی مارو……
مثه ته سیگاری پا خورده
توی سطل زباله افتادم
لگدی زد به قلبمو در رفت
واسه هر کی که دس تکون دادم!
خورده بم یه انگ بد نامی
رو به سمتم اشاره های همه
میخورم چوب این خریتمو
هر چی بدترم بشم کممه!
روزگارم شبیه یه خرمن
رو به سمت زوزه ی باده
هرکسی شنیده قسمتمو
لعنتی به خلقتم داده!
حال من شبیه هیشکی نیست
تو از اون روی سکه بیخبری
نکنی راجبم قضاوت بد
شک به بیگناهیام نبری!
خیلی وقته تو پیچ وتاب گلو
خفه خونی تو حسرت دادم
حتی شیر حلال مادرمو
از دماغم دوباره پس دادم!
میخوام امشب میون تیره گیام
نفس تازه ایی کنم،پاااااشم
دل ببررم از این حیات سگی
یه ستاره تو چشم دنیا شم!
بزنم چک تو گوش بی شرمی
یه چک وحشیانه به ضعفام
همه باید بفهمن ارزشمو
بدونن همیشه پابرجام!
من با سعی ام میلرزونم پشت
همه ی چار ستون دنیا رو
مونده تا تو به باورش برسی
حالا مونده تا بشناسی مارو……..!