حال
قرص ماهو که گاز میگیرم !
روی تختم دراز میمیرم
از نبودت به پوچ میرسمو
با مرور تو فاز میگیرم !
فکر من یه طفل بازیگوش
از گذشته ها به حال میره
روح من که میشه همبازیش
خسته میشه و ز حال میره !
روح خستم رهاتر از اینه …
اون اسیره یه جسم غمگینه
میگریزه میون رویاهام …
چارچوبم براش سنگینه !
از تنم کلافه تا میشه
از شبم کلافه پا میشه
میره تا شب فراموشی
تا صدای آلارم جاریشه !