تقدیم به پهلوان قاسم رضایی
روی پات وایستادی وقتی ، که زمین چشاش رقیب بود
وقتی واسه کل دنیا ، رنگ پرچمت غریب بود
تو تونستی واسه غیرت ، اسم پیروزی بسازی
یاد تختی رو کشیدی ، تویه میدونای بازی
کشتی گیر اونه که اول ، پای مردی سر سپرده
اون که قبل قهرمانی ، بوی پهلوونی برده
کشتی گیر اونه که دستش ، دست صد تارو بگیره
واسه کشورش بجنگه ، با هویتش بمیره
نعره های آخر تو ، سد شکستن ِ سکوت بود
مث اون لحظه ی پرواز ، وقتی اوجش بی سقوط بود
مرد اونه که دست خالی ، سختی رو کرده تحمل
زنده باد این پهلوونی ، زنده باد پلنگ آمل