خدا بر بخت بد لعنت !!
یه ساله در تلاشم تا ، بره از یادم اون حرفا
ولی انگاری ممکن نیس ، چه جوری می تونی دریا ؟؟
بشوری این همه حرفو ، که پشت تو همه میگن
نمیاری به ابروت خم ، همه از خاطرت میرن
چرا پس من نمی تونم ، بشورم از دل پردرد
که سال پیش ، همین موقع ، یکی با زندگیم چی کرد
یه نامردی که نتونست ، ببینه من شدم خوشبخت
چقدر از اون بهم بدگفت ، خدا بر بخت بد لعنت !!
همین که عمق احساس و تو چشم عاشقم دیدن
نمک رو ، روی زخمم نه ، توی کفشام پاشیدن
همه سعی شونو کردن ، تا این وصلت بهم خوردش
درست از بعد اون ساعت ، تو قلبم عاطفه مردش
نمی دونم چرا ، اما ، تو رو مثل خودم دیدم
تویی که دردت و انگار ، فقط من خوب فهمیدم
تو هم دائم پر از موجی ، مث قلب پر از خواهش
من و تو بستر دردیم ، نداریم هر دو آرامش
کمک کن تا منم مثل ِ ، خودت از کینه خالی شم
بزن موجات و محکم تر ، می خوام حالی به حالی شم