(( مـــــرد خانواده!!! ))

(( بســم الله الرحـــمـن الرحیـــم))

بذارایـن آخـــریـن هشـــدار باشـه

دارم از عشـق کم کم خسـته میشم

تـو پیـشـم هستی امّا دوری انقــد

که دارم به خــودم وابسـته میشم!

به ایـن بشـقاب خالی روی میز و

به هرشب که غذامو ســرد خوردم

به شب هایی که توو سلّول تخــتم

تنم رو دست تنــهـایی سپـردم

شایـد حـق باتوئه، بیـخود ظنیـنم

به ردّ قـرمــزی که روو گلـوته

اصـن جایی برای شـک نداره

موبایـلی که همیـشه روو سکـوته!

غلط گفتن که مثل معجزس، عشق

فقط یک اتفاق خیلی ســـادس

بایـــد از ریشه قانونو عوض کــرد

یه مـــرد هرزه مــــرد خانوادس!

تو حـــق داری بخـــوای آزاد باشی

برو دنـیاتو محـکم تر بنـا کـن

ولی لطـفا برای عشـق بعدیـت

دروغـای جدیـدی دست و پـا کـن!

عقـب میـرم که راهـت بازباشه

جهـانت رنـگ آرامــش بگیــره

عزیـزم! این دوئـل بازنــده می خواد

یکــی از مــادوتا بایـد بمیــره

۱۳۹۲/۰۳/۱۶

(( آرامــش نصیــبتان))

https://www.academytaraneh.com/65962کپی شد!
1200
۴۰

  • مهیا غلامی عالی و تلخ و دردناک بود عزیزم بسیار زیبا شیرینی تلخترین حقیقت بود در تلخی واژه ها افرین
  • احمداکملی غلط گفتن که مثل معجزس، عشق فقط یک اتفاق خیلی ســـادس بایـــد از ریشه قانونو عوض کــرد یه مـــرد هرزه مــــرد خانوادس! محشر. @};- @};- جاری باشید استاد
  • علی ادریس زاده درود حمیده سادات عزیز و بزرگ.عالی.آفرین...بنده پایانی و مصرع پایانی بسیار خوب کارو تموم کرد.شاد باشی و همیشه باشی بانو @};-
  • میترا موسوی سلام حمیده ی نازنین :-x :-x :-x :-x خوبی خانمی؟ :-x :-x زیباتر از همیشه خواندمت =D> =D> =D> =D> =D> فقط و فقط وفقط لذت بردم بابت غیبت طولانیم معذرت میخوام هم از تو وهم از الهه ی نازنینم :-S :-S :-S میپسندم هوارتا @};- @};- @};-
  • ديانا سكوت سلام حميده عزيزم مثل هميشه عالي بود لايكِ عشقم:-):-*:-x
  • علیرضا روشنی سلام بعله دیگه... بیچاره این مردا! بیخود ظنینم؟!؟! ظنینی؟؟؟ تو ترانه؟!؟! غلط گفتن که مثل معجزس، عشق فقط یک اتفاق خیلی ســـادس بایـــد از ریشه قانونو عوض کــرد یه مـــرد هرزه مــــرد خانوادس! ( این مصرع با سه مصرع قبلیت همخوانی نداره و صرفن چون میخواستی به هرزه اشاره کنی آوردی و این بد نیست ولی وقتی میگی باید قانونو عوض کرد / یه مرد هرزه مرد خونواده س... داری کلی گویی میکنی و این اشتباهه همه ی مردا که این طوری نیستن. شما میخواستی بگی که فقط مرد من اینطری بوده و نوع بیایت درست نیست و پرداخت بد بوده... تو حـــق داری بخـــوای آزاد باشی برو دنـیاتو محـکم تر بنـا کـن ولی لطـفا برای عشـق بعدیـت دروغـای جدیـدی دست و پـا کـن! عقـب میـرم که راهـت بازباشه جهـانت رنـگ آرامــش بگیــره عزیـزم! این دوئـل بازنــده می خواد یکــی از مــادوتا بایـد بمیــره تو بند اول و دو مصرع بند دوم میگی که من میکشم کنار و برو سراغ عشق بعدیت. میرم که راهت باز باشه و جهانت رنگ آرامش بگیره بعد میگی یکی از ما دو تا باید بمیره!!!!!!!! :-? @};- @};-
  • محمود محكمي @};- @};- @};- @};- @};- @};- ممنون خانم غفوریان /لذت بردم
  • صادق شيخي زیبا بود.موفق باشید. @};-
  • سمر گرامی سلام خاتون. شعر زیبایی بود. @};- حس و حال یک زن مغموم و شکست خورده را به زیبایی تصویر کردی برام. موفق باشی و پر لبخند. از سرکار خانم ربانی هم بابت نقطه نظرات سازنده و بجایشان بی اندازه متشکرم. @};- @};- @};- @};- @};- =D>
  • فریبا سید موسوی عزیرم ترانتو خیلی دوست داشتم .مثل همیشه.عمیق وگویا.خوشحالم که که همیشه عالی هستی و خوش می درخشی.بهت افتخار میکنم گلم :-x :-x :-x :-x
  • ساحل یاوری به نظرم خیلی شبیه یکی از ترانه های قبلیتون بود استفاده دوباره ودوباره از واژه دوئل که تو خیلی از ترانه هاتون هس و تعابیری مثل بشقاب خالی و تنهایی غذا خوردن....که توی ترانه دیگتونم بود 8->
  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من... یه نمه دارم میترسم که کارات به سمت فمینیستی بره... یه نمه خشن به تصویر میکشی البته نه خشونت رفتاری بلکه افکاری نسبت به جامعه ی ذکور ! به هر حال این قدرت در تصویرسازی رو به یک سمت و سوی جدیدتر ببر که میدونم ناب از آب در میاد
  • آزاده ربانی سلام خانم غفوریان گرامی غرض از مزاحمت علاوه بر تبریک برای زیبایی ترانتون نکته ای ست که صلاح دیدم که خوبه به دوستان عزیزم یادآوری بشه..بعضی از معانی و اصطلاحات هست که دایره ی شمولش محدود تراز اون دقتیست که دوستانم گاهی اوقات در ارزیابی ها بکار میبرند ..یک روز یک رقصنده ی ماهری رو آوردند باله برقصه ..گفتند این گوی و این میدان ..برقص و جایزه بگیر .. تا اومد این رقصنده دو قدم برداره میدان رو تنگتر و تنگتر کردند و اونقدر ادامه دادند این کار رو تا زیر پای اون بالرین به اندازه ی یک جفت پای جفت کرده جا بیشتر باقی نموند ! حالا گوی و میدان سخن رو به این روز نباید انداخت ..چهار چوب داریم تا چهارچوب ..یه وقت محدوده ی معیاری رو بدرستی و سلامت تعیین میکنیم ..یک وقتی هم محدوده رو مثل صلیب نه از روی معیاری متین بلکه از زاویه ی ذهن خود با برداشتی نه چندان کامل و درست واساسی از اونچه که شنیده ایم یا خوانده ایم..ترسیم میکنیم ..که گلوی سرزنده گی و آزادگی و جولان داری سراینده رو می گیره و نفس ش رو می بره.. چهارچوب گفتند ..نگفتند قفس! صِرف ِ جابجایی ارکان ایراد ِ گفتار نیست ذاتا" .بلکه باید معنی رو بکلی درهم بریزه و مفهوم را نارسا کنه و جمله رو از ریخت بیندازه و مشوش کنه تا جابجایی ارکان رو ببریم در صف ضعف تالیف ..ببریم در صف عیب و ایراد و اشکال در یک گفتار ادبی! گاهی تنها شگرد تبدیل گفتار منثور به گفتار منظوم همین جابجایی ارکان است ..گاهی در بررسی ظرافت کلام به جهت معنوی این جابجایی ارکان از مستحسناتی است که از نظر ساختار شناسی ازش تقدیر میکنیم که توانسته بار کلام رو بر دوش بکشه و ظرائف مفهومی رو انتقال بده ..در مثنوی مو لوی بسیار از این جابجایی ها هست که مورد تحسینه .. بعد یک چیز دیگر و واجب تر ..عزیزان ِگُل ِ من !به خدا به پیر به پیغمبر ..متن شعر /متن ترانه /متن ادبی در کل ِمفهوم ِخودش ..دیکته ی شب نیست که تصحیح بشه ..با اون ژستی که دیکته رو تصیحیح می کنیم سراغ بافت کلام ادبی نروید عزیزانم..هر چیزی یک شاءن و مقامی دارد ..از جمله گفتار ادبی ..با گفتار ادبی دبستانی برخورد نکنیم.. پشتوانه ی نقد یک کوه مطالعه و احاطه به مطلب است ..دوتا اطلاع از دو تا مطلب اونهم تا محدوده ی مشخص نمی تونه جواز برامون صادر کنه دایره ی واژگان و رفتار گفتاری کسی رو به این دقت و محدودیت ِ خاص و قاطعانه زیر سوال ببریم ..نه در مورد خانم غفوریان دوست بسیار عزیزمون بلکه برای تک تک همه ی شما سرورانم عزیزانم که همواره حضورتون دلگرمیه برای همدیگه..ببینید جز یک سری واژگان تخصصی /صنفی /محلی/ اداری/ علمی و.. هر واژه ای می تونه کما بیش در ترانه یا شعر که زبان جریان زنده و سیال روز ه استفاده بشه هر کدوم در جای خودش ..حتی اگه ترانه یا شعر از زبان یک لات گفته بشه /از زبان یک مکانیک گفته بشه میتونه و باید لحن و زبان و واژگان اونها رو در بر داشته باشه..من در ترانه یی که از زبان ِ یک لوتی نوشته بودم "گرگم و دلها میبرم .." که در سایت هم موجوده کاملا" از زبان اصطلاحات و فضای ذهن و کلام یک جاهل و لوتی استفاده کردم ..زبان شعر و زبان ترانه در همه ی عرصه های زندگی پرسه می زنه ..محدوده ی خاص به اون مفهوم خاص نداره..فقط چیزی که هست یکدستی و همیاری واژگانی ست که با توجه به بافت ظاهری و باطنی کلام محدودیت و چهار چوب برای ما تعیین می کنه در روش گفتارمون ..ولی این واژه مال شعر هست اون واژه مال ترانه نیست ..اینها رو تا اونجا که عقل و مطالعه ی بنده که ناقص هم هست می رسه که ..من ندیدم . به قول شاعر: آرزو می خواه لیک اندازه خواه!!! از هر گفتار اندازه ی توقعاتمون رو با توجه به شاءن و منزلت گفتار ..که ادبی ست علمی ست اداری ست و.. تنظیم کنیم و رفتارمون رو در مواجهه با متن رفتار عاقلانه و بالغانه بخواهیم ..تنها صادقانه به میدان آمدن کافی نیست دوستان عزیزم... . خانم غفوریان منو میبخشید که از فضا واز مجال ترانتون استفاده کردم ..ترانه تون رو خوندم و از کلامتون لذت هم بردم مثل همیشه ..توفیق روز افزون..اینهم گلها یی که تقدیم به شما میکنم و کل مخاطبانتون @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- =D> :">
  • احسان نوری سلام خانم غفوریان گرامی ترانه زیباتونو خوندمو استفاده کردم اما عرض کنم خدمتتون ___________ موبایـلی که همیـشه روو سکـوته! وقتی زبانه ترانه محاوره ست پس باید اصطلاحات درست استفاده بشه مثلا ما نمی گیم موبایلم رو سکوت بود نشنیدم می گیم سایلنت بود هرچند واژه موبایل همو استفادش در این ترانه بحث برانگیزه _________________ شایـد حـق باتوئه، بیـخود ظنیـنم در مورد ظنین مجید عزیز اشاره کد و من موافقم باهاش ___________ به ردّ قـرمــزی که روو گلـوته کسی با گلو معاشقه نمی کنه __________ به هرشب که غذامو ســرد خوردم وقتی می گید هرشب پس فعل تداوم داره و خوردم صحیح نیست می خورم صحیحه و وقتی شب استفاده کردید شام جایگزینه مناسبتریه به جای غذا ____________ محـکم تر بنـا کـن بنا کن از این زبان ترانه خارجه _________ عقـب میـرم که راهـت بازباشه .... جهـانت رنـگ آرامــش بگیــره عزیـزم! این دوئـل بازنــده می خواد....یکــی از مــادوتا بایـد بمیــره و در مورد بند پایانی و دوئل که در خط اول مولف از پیش باخته تعریف میشه و عقب نشینی می کنه در صورتی که پیش نیاز دوئل یک هجوم عاقلانه هست نه عقب نشینی _______________ در مجموع انسجام خوبیدر دوری از تکلفهای مرسوم رو تجربه کردمو آموختم امیدوارم جسارت منو ببخشید @};- @};-
    • آیدین صبور اجسان عزیزم . هنر سلیقه مجض است که با اینکه آن را می توان در چارچوب قوانینی تعریف کرد ولی در بسیاری مواقع می توان هنرمندانه همان قوانین را نقض کرد و این ذات هنر است. خیلی خوشحالم که دوستانی مثل شما هستند تا ترانه های دوستان دیگرمان را با دقت بیشتری و منظر نقد و آموختن می خوانند. اما در مورد نقد هایتان : به همان راحتی که شما نکاتی را در نقد ترانه ها می آورید می توان آنها را نقض کرد. برای مثال: 1- اگر شما با آوردن واژه موبایل در ترانه مخالفید پس وابسته به آن نمی توانید سکوت را ایراد به حساب آورید. درست است که در مجاوره از سایلنت به جای سکوت استفاده می شود. اما اگر شما به کسی بگویید موبایلتان را روی وضعیت سکوت قرار داده اید، منظورتان را می فهمد. در ترانه چقدر برای رسانیدن مفهوم ارزش قایلید. بیش از قالب یا کمتر؟ 2- در مورد واژه ظنین که با آقای مجید موافق بودید. ایشان هم دلیلی برای این عدم موافقت مشترک نیاورده اند. پس می توان گفت که به همان اندازه که شما موافق نیستید. من موافقم. 3- اتفاقا در مورد گلو شخصا با شما مخالفم که بماند. ولی آیا شما در هیچ فیلم و رمانی از اثرات خانمان برانداز رابطه ماتیک و سایر همکارانش با یقه که پوشاننده گلوست، چیزی ندیده یا نخوانده اید؟ مثال ها فراوانند 4- در مورد شام و غذا که واقعا منطق شما را متوجه نمی شوم. بهتر برای دیگران را دیگران می دانند. در مورد ایراد دستوری هم که گرفته اید نزدیک به صحیح است. حالا شاید امشب که قرار است کار به دوئل بکشد برای تجدید قوا از غذای گرم استفاده شده باشد. در کل تمام این واژه ها کنار هم قرار است بگویند که این مرد خانواده شب ها خیلی دیر به خانه می آید که گقته است. 5- واقعا سوال است که چه سندی به ما می گوید بنا کن از زبان این ترانه خارج است. همینطوری قرار باشد که من می گویم نیست و شما می گویید هست و من باز هم می گویم نیست. 6- این نقدتان کاملا درست است. چون می رسیم به مفهوم و انتقال حس که می شود حرف زد ولی بازهم تکرار می کنم که من با شما در این مورد هم سلیقه ام و شخص دیگری با نگاهی دیگر ممکن است نباشد. جسارت بنده را هم شما ببخشید. من نه در مقام دفاع از کار برآمدم و نه در مقام منتقد نقد شما، فقط خواستم یادآوری کنم که هنر سلیقه محض است و نکته دیگر اینکه در هنر اگر قانون را نشکنی ، قانون تو را خواهد شکست. ارادتمند
      • مجید شمس آیدین عزیز نظرت را خوندم و موافق هستم که باید برای ظنین دلیل می آوردم ، واژه ظنین بر میگرده به محاوره بودن کار ... مهم این هست که واژه کجا به کار برده بشه و اگر همین واژه یه جای دیگه به کار برده بشه و زبان کار حفظ بشه ایرادی نداره.. اما وقتی میگه : شاید حق با توئه بی خود ظنینم // این واژه تو ذوق میزنه و خب شایدم شما دوس داشته باشی و من دوس نداشته باشم. گرچه شما هم برای موافق بودنت دلیل نیاوردی دوست من @};- @};- موفق باشی @};- @};- @};-
      • احسان نوری @};- سلام آیدین جان البته با کسب اجازه از خانم غفوریان خیلی چکیده عرض می کنم خدمتت زبان ترانه در این کار با توجه به تمامی ابیات محاوره و روتینه مولف کمی باید با دقت بیشتر درواژه پردازی از زبان معیار فاصله بگیره ما در زبان روزمره هیچ وقت نمی گیم نسبت بهت ظنینم ، ظنین پر واضح است که زبان گویش نیست همینطور ما هرگز نمی گیم زندگیتو بنا کن یا برو دنیاتو دوباره بنا کن میگیم زندگیتو بساز - یه دنیایه تازه بساز این سلیقه نیست این چیزی ست که مرسومه و مشخص _____________ در مورد استفاده از واژه های روی سکوت و موبایل اگر مولف می خواهد معالات فارسی را به کار ببرد پس قطعا باید بگه تلفن همراهم ولی وقتی می گه موبایل پس رو سکوت اشتباهه و رایج اون سایلنته رساندن مفهوم در ترانه یک بحثه ولی اینکه چطورمفهوم رو برسونیم یک بحث دیگه ست اگر صرفا مقصود انتقال مفهوم باشه پس ترانه ها در چه چیزمتفاوت می شوند؟ چرا ما به یک ترانه می گیم منسجم - خوب - زیبا - عالی چون مفهوم به بهترین نحو و با یک حس انگیزیه مناسب در جهت پیشبرد انگاره های ذهنی به مخاطب منتقل شده و قواعد لازم از جمله نکات دستوری به موازات این تعابییر رعایت میشه _____________ در مورد رد قرمزرو گلو معاشقه و این تصویر تفسیر نامناسبیه از اون جهت که گلو جایی نیست که در ذهن مخاطب جا افتاده باشه میشد ازز گونه یا لب استفاده بشه تا تاثیر فدای انتزاع نه چندان خوب نشه __________________ به هرشب که غذامو ســرد خوردم در مورد غذا و شام بحث من به استناد تکیه بر روی شب هست خیلی آقایی و در آخر عرض کنم برداشتهای من قطعا وحی منزل نیستند @};- @};-
  • تيام كارگرعرب حميده جان مثل هميشه فوق العاده بود هزار تا لايككككككككككككككك @};- @};- @};-
  • poya rohi سلام زیبا بود. البته بی شک در "دوئل عشق" هر دو سو خواهند مرد
  • مجید شمس میبینم که دارین با کوتاه شدن ترانه کنار میاین و این خیلی خوب هست @};- فضای کار هم خوب بود خوب هم تموم کردین ترانه رو به نظرم @};- شایـد حـق باتوئه، بیـخود ظنیـنم با ظنین خیلی موافق نیستم غلط گفتن که مثل معجزس، عشق ( جا به جائی ارکانتون خوب نبود ) @};- موفق باشین @};- @};- @};-
  • عماد بهاری سلام ، جالب بود برام که نام ترانه تون دقیقا نام فیلم مورد علاقه ی منه ، -مرد خانواده- یا -The Family Man- محصول سال 2000 که شاید بیش از ده بار این فیلم رو دیدم! نیکلاس کیج نقشِ مرد خانواده رو در داستان اون فیلم داشت و به نظر من فیلنامه واقعا شاهکاره . پیشنهاد میکنم کسانی که به دنیای سینما و فیلم علاقه دارند حتما ببینند . در جریان تحولاتِ ترانه هاتون نبودم ولی اینطور که مشخصه تغییرهای عمده ای در ساختار و محتوا ایجاد شده ، از ترانه های بلند به ترانه هایی با ابیات کمتر و محتوایی متفاوت با کارهای سابق شما موفق باشید
    • حميده سادات غفوريان سلام آقاي بهـــاري آفريـــن! گمان نميكردم كسي متوجه وجه تسميه ي اين عنوان براي تزانه ي من بشه. مرد خانواده رو چند باري ديدم و هربار لذت بردم. خصوصا كه جزو معدود دفعاتي بود كه نيكلاس كيج رو در نقشي متفاوت از اونچه كه هميشه بوده، مي بينيم و به عقيده ي من واقعا استحقاق برنده شدن جايزه ي بهترين بازيگر مـرد رو براي نقش جـك داشت. البته مـــرد خانواده ي من با اون بسيار متفاوته! :-) درخصوص تغيير فضا هم خوشحالم كه موفق به ايجاد اين تغيير شدم. ممنونم از حضورتان @};- @};- (( برقـــرار باشيــــد))
      • علی ادریس زاده درود.تنها فیلمی که خیلی خیلی از نیکولاس کیج دوست دارم مرد خانواده است.....حتما ببینید.اما تشابهش با این کار فقط عنوانشونه.
  • بهروز دولت آبادی غلط گفتن که مثل معجزس، عشق موافقم @};-
  • مجید صادقی سلام خانم غفوريان فقط =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
  • فریبا رستگار سلام خانم غفوریان میدونم شمانیازی به تعریف من ندارید اماخب منم باید نظرمو بگم دیگه، خییییلی عالی بود تووش به معنای واقعی کلمه غرق شدم ودرکش کردم. @};- @};- @};-
  • علی حمیدی سلام خانم غفوریان عزیز @};- @};- @};- ترانه ی بسیار زیبا و یونیکی بود . @};- @};- @};- =D> =D> =D> بسیار لذت بردم... :-x :-x @};- =D> @};- =D> @};- همیشه پیروز باشید.
  • الهه صادقي سلام آبجي حميده جــــانم :-x :-x اين ترانه رو با همه ي بغضش دوست دارم:-) با طعم شيرين صداي قشنگ خودت... خيلي چاكريم ســـــادات خانوم @};- :-x
    • الهه صادقي چقدر بــــــــد كه ديگه ميترايي نيست براي رقابت اول شدن پاي ترانه ها :-( :-( :-( :-( :-( ميترا كجايي؟ :-S
      • میترا موسوی سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام من برگشتم :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x
    • حميده سادات غفوريان سلام عزيز دلــم :-x :-x خــدارو شكر كه تورو دارم الهــه جانم وگرنه كي به ترانه هاي درب و داغون ويرايش نشده ي من گوش ميداد ها؟!!! :-)) :-))
      • حميده سادات غفوريان ميـــييييييييييييييييتـــــــراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-( :-S :-(
      • ديانا سكوت ميييييييييييييييييترررررررررررررررررررررررااااااااااااااااااا مگه صدات نمي كنن!!!!؟؟؟؟ :))
      • میترا موسوی سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام آبجی دیانای خودم :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x
      • ديانا سكوت سلام عزيز دلم:-* يه دنيا دلتنگتون بودم:-S خيلي دوستون دارم ميترا جان اگه سيستمم از اين كه هست خراب ترنشه از اين به بعد بيشتر ميام پيشتون نازنينم:-x
      • میترا موسوی سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام حمیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییده ی گلم :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x
      • الهه صادقي ميترااااااااااااااااااااا من توووووووووو روووووووو ميكشممممممممممممممم :-)) :-))
      • میترا موسوی :-S :-S :-S :-S :-S :-S :-S :-S کممممممممممممممممممممممممممممممک الهه میخواد منو بکشه =((