کابوس شیرین…
عکسات هنوز اینجاست تو دستامه
تو هم هنوز عکسام باهاته؟
اسمت که میاد تو خودم میرم
تو هم هنوز این حس همراته؟
شبا به یاد تو به خواب میرم
هر خواب یه جور وقت ملاقاته
نو میشه این زخم هر شبم تا صبح
شاید اینم یه جور مجازاته
راه فراری نیست دیگه اینجا
هر خواب زخمی تازه تر میشه
رویای بیداری برام تلخه
دوست دارم این کابوس هر شب شه
هر چی که هست شیرینه شیرینه
حتی اگه بازیه شبهاته
از چی بترسم وقتی میبینم
شکنجه گر اون حرم دستاته
هر شب بیا بازم توی خوابم
دل لایق همین مجازاته
این چند ساعت رو با من سر کن
راستی هنوز اون ساعت همراته؟
راه فراری نیست دیگه اینجا
هر خواب زخمی تازه تر میشه
رویای بیداری برام تلخه
دوست دارم این کابوس هر شب شه