همین روزها کار این دل تمومه
نه با تونه با عشق کاری ندارم
تورو میدمت دست تقدیرومیرم
دلم روبه دست خدا میسپارم
بدون تودنیام اگرچه سیاهه
ولی باید این عشق از هم بپاشه
همین حس یک سویه مونده همینم
برای توفرقی نداره نباشه
یه عمره گرفتار این حس تلخم
یه عمره تورو باعطش دوست دارم
یه عمره که هیچ حسی از تو ندیدم
یه عمره به این حس مبهم دچارم
همین روزها کار این دل تمومه
همین روزها آخر قصه میشه
همین روزها عشق میمره درمن
تومیمونی تورفتنم تا همیشه
آراس . مقامی
@};- @};- @};-
رحیم ممبنی گرمسیری
تشکر آراس جان
ازاده ربانی
سلام دوست گرامی ترانتون رو پسندیدم خیلی پر حس و دلنشین نوشتید خوشم آمد ترکیب و بافت و ابتدا و انتهای کار به سلیقه ی من خوب و زیبا بود افرین =D> @};- @};- @};- @};-
رحیم ممبنی گرمسیری
سلام خانم ربانی ممنوم که اومدین
میلاد ماهیار
@};- @};- @};-
رحیم ممبنی گرمسیری
تشکر آقای ماهیار
مجید صادقی
=D> =D> =D>
رحیم ممبنی گرمسیری
مرسی مجیدجان
حسین خزایی
@};- @};- @};-
رحیم ممبنی گرمسیری
ممنونم دوست خوبم
پگاه دهقاني
=D> =D> =D> @};- @};- @};-
رحیم ممبنی گرمسیری
@};- @};- @};-
تهِ کدوم مسیر،سرِ کدوم مزار؟
بامن بمان
امسال، سال منه ☃️
آوازِ قو
فرشته بودن