کما…
یرقان گرفته پاییز / پرتقال ا.س.ه.ا.ل خونی
من چقد بدون شرحم / از رو پیشونیم میخونی
پُرم از حرف خصوصی / دنبال یه گوشِ مفتم
روی خط اعتراف و / دارم اتفاق میاوفتم
تن آش و لاشم اینبار / نصف شب گوشهی آسفالت
کهکشان راه شیری / توو اتوبانِ تب مالت!
خط ترمزت دوباره / رو تنم خطکشی کرده
قرص ماهِ کدئیندار / از وسط خودکشی کرده!
زندگی همیشه اینجا / وسط میدون مینه
مُردم از دشمن فرضی / که یه جایی در کمینه
بده من! تیرِ خلاصُ / حسِّ اکسیژن ندارم
باز امید خودکشیمُ / رو شقیقهها میذارم
ماشه رُ میکِشم اما / مرگم اتفاق نیوفتاد
وحشت فشنگ مشقی / منُ توو کما فرستاد!