باید از دست تو فرار کنم
میخوام از دستِ تو فرار کنم
شاید این بار به خودم برسم
تو جوونی میرم یه روز، شاید
به تو وقتی که پیر شدم برسم
بودنم دردی از تو چاره نکرد
شاید این رفتنم به کار بیاد
عمریه از خیال تو رفتم
با خیالت به من فشار میاد
روی اسمم شبونه خط زدی و
روز به روز از چشات افتادم
واسه عشقی که هیچوقت نبود
چقدر به دست و پات افتادم
چند بار التماستو کردم؟
که به حرفام یه بار گوش بده
تو عوض کردی حرف و هر دفعه
یه لیوان لطفا آب جوش بده !
روی میز آب جوش و قهوه و من
گوش به حرفت که ظاهرا تلخه
فکر من رفت پیش فنجونت
فکر فالی که غالباً تلخه
باز تو فالم یه دست افتاده
دستی که قلبمو با سنگ زده
دستی که با چشام یه شب دیدم
عاشقونه موهاتو چنگ زده
تو به فال اعتماد میکنی و
باز سراغ طرف رو میگیری
ساده از گریه هام رد میشی
دست ِ اون بی شرف رو میگیری…
باید از دست تو فرار کنم
جای زخمِ تو رو تنم باشه
تو که،خوبی بزار این گناه
تا قیامت به گردنم باشه