قلم:
چاپ
شماره: ۶۲۸۴۸

تبعید

باید از دور چشماتو ببینم
باید دلتنگیو طاقت بیارم
باید هر شب بپیچه توُ اتاقم
طنینِ گریه کردن هایِ تارم

باید نامرئی باشم تا نبینی
همیشه مثل سایه پا به پاتم
تو رویامو شبا ممنوع کردی
من دیوونه هر شب چش براتم

“دیگه راهی واسه برگشتنم نیست!”
با این جمله تو رو ازدست دادم
با اون زهری که از لبهات خوردم
همون بوسه که طعمش مونده یادم

“دیگه راهی واسه برگشتنت نیست ”
دارم هر روز و هر شب می نویسم
اینو با تیغ روی قلب زخمیم
اینو با خون توی شعرای خیسم

باید تسلیم این تقدیر باشی
که راحت شه برات از یاد بردن
باید تسلیم این تقدیر باشم
که ممکن شه برام یک عمر مردن !

اگه ازتو، ازآغوشت گذشتم
اگه که ساکتم ،خیلی صبورم
دارم دلتنگیو طاقت میارم
به جرم خام بودن توُ تنورم

عزیزم این واسه آرامش توست
نگو به عشق من تردید کردی
ازت دورم ولی به احترامت
تو به دوری منو تبعید کردی !

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/62848کپی شد!
1566
۶۳
ترانه

  • بهمن عشاق اسمتو که میبینم یاد فروغ فرخ زاد میافتم اما تو خودت یه فروغ دیگه ای فروغ کارات همیشه قشنگه و زبون من همیشه عاجز از تعریف در حد کارت لایک @};-
  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من... کار احساسی خوبی خوندم اما ای کاش این دلتنگی با تصویرسازی بیان میشد تا اینکه به صراحت عنوان شه
  • پارسا درود خانوم فروغ بسیار زیبا و با احساس سرودین =D> فقط واژه تست و تنور به نظرم خوب تو ترانه ننشستن @};- @};- @};-
  • حميده سادات غفوريان سلام فروغ عزیزم. عاشقانه ی زیبایی ات خوندم دوست من. این غزل زیبای پدر غزل معاصر استاد حسین منزوی رو رو به پاس احساس جاری درشعرت تقدیمت می کنم. ليـلا دوباره قسمت ابن السلام شد عشق بزرگم، آه چه آسان حرام شد مي شد بدانم اين که خط سرنوشت من از دفتر کدام شب بسته وام شد؟ اول دلم فراغ تو را سرسري گرفت وآن زخم کوچک دلم آخر جزام شد گلچين رسيد و نوبت با من وزيدنت ديگر تمام شد گل سرخم،‌ تمام شد شعر من از قبيله خون است خون من فواره از دلم زد و آمد کلام شد ما خون تازه در تن عشقيم و عشق را شعر من و شکوه تو،‌رمز دوام شد بعد از تو عاشقي و باز .... آه نه....... اين داستان به نام "تو" اينجا تمام شد رای تقــدیمتان @};- @};- ((شادکام باشیــــد))
    • فروغ حیدری حمیده مهربانم چقدر این انتخاب زیبات رو تو این لحظه می خواستم فوق العاده این شعرو دوست دارم ازت ممنونم عزیزم @};- @};- @};- @};- @};- @};- وقتی دلم به سمت تو مایل نمی شود باید بگویم اسم دلم دل نمی شود دیوانه ام بخوان که به عقلم نیاورند دیوانه ی تو است که عاقل نمی شود تکلیف پای عابرمان چیست آیه ایی از آسمان فاصله نازل نمی شود خط میزنم غبار هوا را که بنگرم آیا کسی ز پنجره داخل نمی شود ؟ .... می خواستم رها شوم از عاشقانه ها دیدم که در نگاه تو حاصل نمی شود تا نیستی تمام غزل ها معلق اند این شعر مدتی ست که کامل نمی شود از : زنده یاد نجمه زارع @};- @};- @};- @};- @};- باش و بتاب
  • سارا یاوری زیبا بود لذت بردم :-) @};- @};- @};-
  • صادق شيخي باید تسلیم این تقدیر باشی که راحت شه برات از یاد بردن باید تسلیم این تقدیر باشم که ممکن شه برام یک عمر مردن ! =D> دارم دلتنگیو طاقت میارم به جرم خام بودن توُ تنورم =D> كار بسيار زيبا و با احساسي بود..موفق باشيد @};-
  • محسن ملک محمد باید تسلیم این تقدیر باشی که راحت شه برات از یاد بردن باید تسلیم این تقدیر باشم که ممکن شه برام یک عمر مردن ! =D> =D> =D> =D> =D> =D> ترانه ی دلنشینی بود لذت بردم درود =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};-
  • مریم جلائی باید از دور چشماتو ببینم باید دلتنگیو طاقت بیارم باید هر شب بپیچه توُ اتاقم طنینِ گریه کردن هایِ تارم -------------------------------------- سلام خانم حیدری گرامی حضورتون رو بعد از مدتها خوش آمد عرض میکنم. ترانه تون مثلِِ همیشه زیبا و دلنشین بود. موفق باشید و مانا @};-
  • احسان نوری سلام خانم حیدری کار زیبایی است بردم @};-
  • سهیل پیلتن درود خانم حیدری زیبا خواندمتان سپاس موفق باشین @};-
  • رشید رزین قلم سلام خانم حیدری ترانه زیبایی سرودید با آرزوی موفقییت @};- @};- =D>
  • محمد رضا باغیشنی سلام خوشحالم که یکی دیگه از ترانه هاتون خوندم "طنینِ گریه کردن هایِ تارم " این مصرع خوبی هست و درکش برای من راحت بود این مصرع هم واسم جالب بود "باید نامرئی باشم تا نبینی" =D> در کل کار خیلی خوبی بود..وخوشحالم از خوانش اثرتون در پناه خدا @};-
  • علی بردبار با اون زهری که از لبهات خوردم همون بوسه که طعمش مونده یادم بسیار خوب @};-
  • میلاد ماهیار جالب بود مفهوم و ریتم رو عالی خوندم آقرین @};-
  • مرضيه عارف سلام خانم حيدري عزيز چقدر اين ترانه تون رو دوست دارم خيلي به دلم ميشينه =D> =D> =D> =D>
  • مجید صادقی سلام خانم حیدری عزیز چندین بار خوندم واقعا هر بار بیشتر لذت بردم خیلی زیبا بود و پسندیم این کار زیبات رو
  • مسعود خلیق اخلاقی “دیگه راهی واسه برگشتنم نیست!” با این جمله تو رو ازدست دادم با اون زهری که از لبهات خوردم همون بوسه که طعمش مونده یادم “دیگه راهی واسه برگشتنت نیست ” دارم هر روز و هر شب می نویسم اینو با تیغ روی قلب زخمیم اینو با خون توی شعرای خیسم "برگشتن نیست" "برگشتنت نیست" بسیار زیبا @};- @};- @};-
  • رضا حبیب پور باید تسلیم این تقدیر باشی که راحت شه برات از یاد بردن باید تسلیم این تقدیر باشم که ممکن شه برام یک عمر مردن ! لذت یردم حستون رو خیلی خوب منتقل میکنید و این یعنی ......... ترانه
  • فریبا حسینی @};- =D>
  • سید حامد سید کریمی چند بار ترانت رو خوندم و خئشحالم از اینکه هستی فدا مدا @};-
  • موسی صادقی سلام فروغ خانم حیدری عزیز ممنون از ترانه واقعن لذت بخش بود خوندنش( :-< ) @};- تبریک میگم برای ترانه @};- “دیگه راهی واسه برگشتنت نیست ” دارم هر روز و هر شب می نویسم اینو با تیغ روی قلب زخمیم اینو با خون توی شعرای خیسم @};- می پسندم @};-
  • الوان شریفی نیا تورویاموشباممنوع کردی... زیباست... قلمتون سبز @};-
  • سعیده پورمحمد سلام فروغ جان :-x مثل اين كه امروز،روز ديدن دوستان قديمي و تجديد خاطره هاست... خوشحالم،واقعا خوشحالم از اين كه امروز تو و حامد كريمي عزيز و بعد از مدت ها تو اين سايت ديدم و تونستم دوباره از خوانش احساستون لذت ببرم. خواهش مي كنم بيشتر پيشمون باشيد و اينقدر دوستاتون و دلتنگ نذاريد. به خاطر اين عاشقانه ي زيبا هم خيلي خيلي متشكرم گلم. موفق باشي :-) @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • فروغ حیدری سلام فدات بشم من خوبی عزیز دلم ؟ منم ی عالمهههههههههههههههههه دلم برات تنگ شده مهربونم خیلی زیاد ازینکه تصویر و کلام پر مهرتو اینجا دیدیم خوشحال شدم سعیده عزیزم منم دلتنگیم بسیاره و عمیق ایشالله بعد ازین بیشتر در کنارتون خواهم بود و از وجود شما ترانه می گیرم :-x @};- @};- @};- می بوسمت
  • رضا مهابادي سلام بر شما يه چند تا پيشنهاد دارم براتون باید هر شب بپیچه توُ اتاقم طنینِ گریه کردن هایِ تارم تركيب گريه كردن هاي تار تركيبه درستي نيست به علت اينكه گريه تار نميشه بلكه چشممه كه بعد از گريه تار ميشه ---------------- تو رویامو شبا ممنوع کردی من دیوونه هر شب چش براتم به نظر من صحيحش ميشه تو روياتو شبا ممنوع كردي ---------------------------------------------------------- باید تسلیم این تقدیر باشی که راحت شه برات از یاد بردن كلمه اين در مصراع اول نشون ميده كه تقديري كه براي خودتون و طرف مقابلتون منظورتونه و باشي نشون ميده كه منظورتون طرف مقابله و اينطور كه تو شعر بر مياد جايي اشاره نشده كه ايشون داره سخت ميگذره بهش با نبود شما و چون كل شعر درباره خودتونه شايد از لحاظ معنايي زياد دلچسب نباشه اين بيت ---------------------------------------------------- اگه ازتو، ازآغوشت گذشتم اگه که ساکتم ،خیلی صبورم دارم دلتنگیو طاقت میارم به جرم خام بودن توُ تنورم دو مصراع اول اگه به اگر تغيير كنه به نظرم زيباتر و روون تر خونده ميشه و مصراع چهارم تعبير زيباييه ولي اصلا با فضاي شعر و عباراتش هماهنگ نيست --------------------------------------- عزیزم این واسه آرامش توست نگو به عشق من تردید کردی ازت دورم ولی به احترامت تو به دوری منو تبعید کردی ! اين پايان بندي با يه مقدار تغيير چيز فوق العاده اي در ميومد نكتهي اولش اينه كه ما تو بيت اول ميفهميم كه شما براي ارامش ايشون ازشون دور شدين ولي در بيت دوم ميگن كه ايشون شما رو تبعيد كرده و تبعيد هم يه امر اجباريست كه دست خود ادم نيست و قرابت معنايي درستي نداره و مصرع سوم هم اگر تغيير كنه به ازت دورم ولي تقصير من نيست به نظرم زيباتر بشه ------------------------------------------------------------------------ ور در اخر سعي كنيد خيلي بيشتر رو شعراتون قبل از انتشار كار كنيد و همه ي جوانب رو بسنجيد ،‌ميشه خيلي ساده تر بدون تركيبات عجيب و غريب هم كار ماندگاري خلق كرد ------------------------------------------ موفق باشيد و قلمتون چاق!
    • سید حامد سید کریمی سلام داداوببخش که دخالت میکنم اما به هیچ عنوان با حرفات موافق نیستم چون خرفات دلیل منطقی نداره و فقط نظر شخصیه خودته که کاملن هم محترمه،ما قبلا هم این مشکلات رو در نقدها داشتیم که باعث جداییه خیلی از بجه های با استعداد از این سایت شد،اگه وقت شد راجعبه نقدت به طور خصوصی با هم صحبت میکنیم. جسارت بنده رو هم شما و هم فروغ عزیز ببخشید فدا مدا @};-
      • رضا مهابادي سلام سيدِ عزيز من كلا با تعريف و رودربايستي تو نظر دادن درباره هر نوع اثر هنري نيستم و نضرم رو صريح بيان ميكنم،‌ يه سري كارها هستند كه يه سري اشكالاته ابتدايي دارند مثل ناهمگوني اوزانه شعري به صورته واضح يا قافيه نادرست و يه سري اشكالاته خيلي واضح كه من سعي ميكنم رو اين كارا نظر ندم چون اول بايد اصول شعر رو ياد بگيرند و بخواي دونه دونه تمامه ايراداته كار رو بگي كه هم زمانه زيادي ميبره و هم اينجور بخواي ريز بشي تو ايراداته كار قطعا نتيجه بخش نيست چون از پايه مشكل داره، ولي يه سري اثار مثل اثر اين خواهرمون ميبينم كه اون مشكلاته اوليه رو نداره و شايد بخواي همينطور سطحي به شعرشون نگاه كني بدون ايراد باشه ولي من سعي ميكنم در اين موارد حتي كوچكترين اشكالات رو بگم بهشون و حتي جاهايي اشكال نباشه و پيشنهاد بدم براي بهتر شدنشون متاسفانه يكي از مشكلات اصلي جلسات نقد شعر و ترانه كشورمون تعريفاته بي خود از يه سري از ادماست كه اثرشون به بزگي اسمشون نيست و ميان دور هم رفاقتي شعري رو ميخوانند من براي شما به به ميكنم و شما براي من چه چه و نه پيشرفتي حاصل ميشه و نتيجه اي داره جز يه سري غرور كاذب كه اون شاعر فكر ميكنه به درجه اجتهاد رسيده در شعر و هيچ مشكلي تو كارش نيست. من نه خدايي نكرده قصد تخريب كسي رو دارم وقتي ازش انتقاد ميكنم نه قصد اينكه بخوام باعث رنجش و ناراحتيش بشم فقط و فقط دلم ميخواد از همين امثال مشا و اين خواهرمون فردا روزي يه شاعر و ترانه سراي بزرگ به جامعه معرفي بشه كه من هم افتخار كنم كه روزي باهاتون هم صحبت بودم صحبت هاي منم بيشتر ايراداته مفهوميه كه خيلي راحت ميشه ردش كرد يا گفت كه نظر شخصيه منه ولي اگر كوچكترين كمكي هم به هنرمند عزيزمون بكنه براي من ارزشمند تره تا بخوام با تعريفاته اغراق اميز احترام اغراق اميزي براي خودم بخرم ايشالا بيشتر در اين باره با هم صحبت ميكنيم پي نوشت:ببخشيد اگر يه مقدار صحبتام از مسير منحرف شد @};-
    • فروغ حیدری سلام دوست من از حضورت پای ترانه م و از این همه توجه و وقتی که صرف شعر من گردی ازت بسیار ممنونم در ی مورد فقط توضیح می دم گریه کردن های تار ( منظور از تار ساز ِ تار هستش نه تار به معنی تیره که اصلن جایگاهی نداره در مقام یک صفت برای گریه کردن ) در موارد بعدی هم نظرات شما برای من ارزشمند هستن و براشون احترام قائلم هر چند که با هاشون موافق نباشم و به نظرتون فکر می کنم چون شما مقامت مخاطبه و این مقام خیلی مهمه برای هر هنرمندی شاعرانگیتون رو به تعالی @};- @};- @};-
  • حسین خزایی ترانه زیبا و با احساسی بود . باید تسلیم این تقدیر باشی که راحت شه برات از یاد بردن باید تسلیم این تقدیر باشم که ممکن شه برام یک عمر مردن ! @};- @};- @};- @};-
  • محسن سلج محمودی کمال لذت رو بردم @};-
  • سعید شکارچی زیبا بود . در مورد این قسمت : اینو با تیغ روی قلب زخمیم اینو با خون تو{ی} شعرای خیسم به نظرم بهتره خون و تیغ هر دو کشیده خونده بشن . بنابراین از دید من این بهتره : اینو با تیغ روی قلب زخمیم اینو با خوون . . تو شعرای خیسم @};-
  • فریبا سید موسوی آفرین خوب و دلنشین بود “دیگه راهی واسه برگشتنت نیست ” دارم هر روز و هر شب می نویسم اینو با تیغ روی قلب زخمیم اینو با خون توی شعرای خیسم =D> =D> =D> @};- @};- @};-
  • وحید بیاتی ترانه زیبا و نویی از شما خوندم و از این بیت بیشتر لذت بردم باید تسلیم این تقدیر باشی که راحت شه برات از یاد بردن باید تسلیم این تقدیر باشم که ممکن شه برام یک عمر مردن ! مرسی
  • پرند سعادت نیا خیلی خوب بود .... این ک تو رویامو شبا ممنوع کردی !!!!! هیچ وخ اونایی ک رویاهامو تبدیل ب کابوس کردمو نمیبخشم ! تازشم ب خونشون هم تشنه م ! روونو عالی بود / :-x
  • پگاه دهقاني بسیار زیبا @};-
  • سمیر سامری @};-
مطالب پیشنهادی