روح سرد
چقد سردم کنار تو ولی حالت رو می فهمم
نگورفتم بدون تو چه بی اندازه بی رحمم
من و سنگینی دردی که امروزم رو بد کرده
همون دردی که بی رحمِ تموم راه و سد کرده
برو خوبم که مجبورم دلم طاقت نمیاره
با این فکرای سردرگم با این حالی که بیماره
سرم گیج میره و بازم تو آغوشِ تو آرومم
دلت رو سرد کن از من ، که من با تو نمی مونم
 شدم روحی که زندونه،
آره زندونیم اینجاتواین دنیای ویرونه
همه گفتن که می میرم ،برو بس کن که دلگیرم
دلم تنهایی شد سهمش که دستاتو نمیگیرم
 
				 مرتضی محمدی	
			
			سلام فریبا خانم خیلی زیبا بود  با کمی دقت بیشتر ممنون @};-  @};-
مرتضی محمدی	
			
			سلام فریبا خانم خیلی زیبا بود  با کمی دقت بیشتر ممنون @};-  @};-		
	
	 سمانه نوری	
			
			@};-  =D>
سمانه نوری	
			
			@};-  =D>		
	
	 سامان سعیدی	
			
			میشد بهتر باشه.......یکی از مصراع ها مشکل داره؟ قافیه هم ایراد داشت..................... در کل خوب بود............
سامان سعیدی	
			
			میشد بهتر باشه.......یکی از مصراع ها مشکل داره؟ قافیه هم ایراد داشت..................... در کل خوب بود............		
	
	 سعید محمدی	
			
			درود فریبا جان/من تا بیت 3 کارت رو یه کار شسته و تمیز میدونم اما تورو خدا بیشتر رو کارت زوم شو و از کنارشون راحت نگذر/با خودت سختگیر باش/من خودم کارام پره اشکاله ها از رک گویی من ناراحت نشی/منتظر کارای بهتری ازت هستم/ @};-  @};-  @};-  @};-  @};-  @};-  @};-
سعید محمدی	
			
			درود فریبا جان/من تا بیت 3 کارت رو یه کار شسته و تمیز میدونم اما تورو خدا بیشتر رو کارت زوم شو و از کنارشون راحت نگذر/با خودت سختگیر باش/من خودم کارام پره اشکاله ها از رک گویی من ناراحت نشی/منتظر کارای بهتری ازت هستم/ @};-  @};-  @};-  @};-  @};-  @};-  @};-		
	
	 پنجاه درجه
پنجاه درجه قصه ی باغ
قصه ی باغ بی خیالت شدم
بی خیالت شدم