سقوط
اینجا نگاهِ آسمون، بارونی و خیس
اونجا منو مثّه جنازه، سرد بنویس
مثّه معما روی تردید یه دیوار
مثّه هماغوشی برای آخرین بار
طعم گسِ تهدید، پشتِ میز کافه
یه آدم ِ از دست کَل کَل ها، کلافه
مثّه صدای جیرجیرِ عینِ متّه
از اونورِ گوشی؛ فلانی پشتِ خطّه
مثّه تووی آغوش تو! هی آرَمیدن
از ترس لولو پشت دیوار، خواب دیدن
کز کردنای ساده، تردیدای ممتد
-“دوسِت دارم”-“دوسَم داری تو؟ چند درصد؟”
عشقای کیلویی با نونِ اضافه
روو دس(ت) زدن توو عمق تاریک یه کافه
با قهوه ی فنجون تو هِی فال دیدن
به یه مربع! تَه تَهای اون، رسیدن
دونه ی تسبیح، فال قهوه؛ چاره کردن
از ترس فردا نامه هارو پاره کردن
مثّه یه سایه خاطراتُ خاک کردن
اِسمارو از شناسنامه، پاک کردن…
مثّه کشاکش ، پشت شمشادای کوچه
مثّه یه مشت بسته که همیشه پوچه
مثّه فشارِ تو به روی تخت دیوار
مثّه خداحافظ برای آخرین بار…
-
عشقای کیلویی با نونِ اضافه... سلام آقای بابایی عزیز خوشحالم که باز درخدمتتون بودم با این ترانه ی دلچسب درود بر شما @};-
-
آفرین امید عزیز خیلی خوب بود و لذت بردم @};- ولی آرمیدن را با زبانه ترانت بیگانه میبینم تا حدودی :-) موفق باشی @};- @};- @};-
-
سلام امید @};- بازم یه ترانه خوبه دیگه ازت خوندم دست مریزاد پسر =D> مرسی داری @};-
-
اینم یه ترانه از امید نازنین بدون هرگونه غرق شدن توی واژه :-) شدیدن دوست داشتم ترانه رو شدیدن به توان n،خودت بعدن با ماشین حساب ،حساب کن =D> @};- @};-