نشد که باهم باشیم

اول راهو ول کن
من دیگه آخرمه
سایه مرگ و تردید
هرجا میرم باهامه

قصه ماه و پری
خیلی قدیمی شده
این روزا دیو قصه
باهام صمیمی شده

بذار به بطن جاده
دل بدم و تموم شم
بذار که حیف باشم
بذار برم حروم شم

تموم خاطراتو
دست زمونه بسپار
رفتنمو یه جوری
به بغض خونه بسپار

یه دنیا گریه داره
خشی که تو صدامه
اول راهو ول کن
من دیگه آخرامه

نشد که باهم باشیم
همیشه مهربونم
موندن من مرگمه
نذار اینجا بمونم

میرم که هیچکس نخواس
صدای گنجشکارو
تو بعد من داشته باش
هوای گنجشکارو

علی ارجمند

کسانی که خواستار همکاری با من هستند خبرم کنند!

از این نویسنده بیشتر بخوانید: