دگردیسی
کنار بوسه و اندوه، توُ شبهای دگردیسی
همون لحظه! که توُ چشمات، نخ مهتابُ می ریسی
همون لحظه! که دستم، روی قلبت سایبون می شه
پلنگ بوسه هام با ماهِ گونه ت مهربون می شه
…
چرا بی وقفه می باری؟ روُ احساس گسِ خونه
با موزیک پیاتزولا!!! مَلِنای موریکونه
چرا آروم نمی گیری؟ چرا هرلحظه می باری؟
با پاتِتیکِ چایکوفسکی؛ با اُختاپوسِ جان باری!
…
نمی دونی! نفسگیره، دگردیسیِ این شبها؟
تیون می شه یه سایه، پشت دلتنگیِ این ساز(ه)ا
نمی دونی! که نتهای حریص گونه هات، فالشن؟
با سازبندی دیجیتال، به رویات، عشق! می پاشن
…
چرا بی وقفه می باری؟ روُ احساس گسِ خونه
با سمفونی بتهوون!!! کالیفای موریکونه
چرا آروم نمی گیری؟ چرا هرلحظه می باری؟
با آهنگِ پاگانی نی؛ با فِری بُرنِ جان باری!
…
تموم کن گریه هاتو؛ توُ شب تلخ دگردیسی
همینجا! توی آغوشم، می شه رویاتو بنویسی
همینجا! در کنار من، با موسیقیِ اون چشمات
شکوهِ بوسه ی آخر؛ کنار بسترِ مهتاب