به خودت بیا
به خودت بیا ببین برایِ کی
داری اینجوری حماقت میکنی
به کدوم قبله شبیه که به پاش
داری اینجوری عبادت میکنی
به خودت بیا ببین برایِ کی
داری پنهون میشی از چشم همه
نباید بشینی پایه اون دلی
که میدونی واسه تو نمیزنه
پایِ اون کسی بمون که هر نفس
خودتو ببینی پشت لحظه هاش
حتی توو سادهترین لباستم
بگه به دنیا ، که دنیایی براش
توی لحظههای بارونیه تو
کی دلش برای تو میشه اسیر
اون کسی که مُرده توی زندگیت
دیگه هر ثانیه نبضشو نگیر
دیگه بعده رفتنش حرفی نزن
راه ِ اون یه عمره از دلت جداس
نباید بلغزه پای ِ رفتنه
کسی که دلش به جاده مبتلاس
همهٔ خاطره هارو پس بزن
تا که ثابت کنی مرد رفتنی
خودتو توو آینهٔ غصه نبین
تو میتونی اینه ها رو بشکنی
چشات و نبند رو غربتِ دلت
اون دلش کجاست و تو دلت کجا
پایِ قصههای این غصه نشین
واسه یک ثانیه به خودت بیا