حقــه
واســه حقــه ی زشتـت تو سرشـار از نبوغــی
ایــــن همـه بازی خــوردم نفهمیدم دروغــی
آتیــش زدی به قلبم سوزونــدی تار و پـــودم
همــراه من نبـــودی وقتــی که با تو بـــودم
توقلـب من یـه نفرت گذاشتــی بـه یادگـــار
سوژه بازیت شدم سوختـم یه عمــــر آزگـــار
شدم یه اسبــاب بـــازی مضحــکه دســت تو
همـــــش تو فکـــر اینکه ازم بگـــیــری آتو
خورشید همیشه خواب نیست که تاریکی بباره
ایـــن شبـــه که به خورشیــد باید بــده اجاره
تمـــوم شده رسیدن رفتــن من یه نقطه س
چـــون سر خط شـــروع نوشتـــن یه حقه س
——————————–
باز هم یک کار قدیمی
-
دوست داشتم این ترانتو @};- وای هنوز کار قبلیتو نقد نکردم :-S کلی شرمندم ولی برام مهمه نقد اون کار @};-
-
سلام محمد جان، ترانه ات رو خیلی دوست داشتم؛ عالی بود @};- @};- @};- @};-
-
سلام دوست خوبم قلم این روزهات را بیشتر دوست دارم :-) این کارتم خوب بود محمد جان @};- @};- @};-
-
فوف العاده زیبا و دلچسب بود خیلی دوس داشتم ترانتون رو موفق باشید @};-
-
احتمالا اولین کاریه که از شما می خونم زیبا بود آفرین
-
قدیمی بود ولی ترانه خوبی بود...... هر چند میدونی که من طرفدار پر و پا قرص کدوم دسته از ترانه هاتم .....مرسی و لایک @};- @};- @};-
مطالب پیشنهادی